رفع ایراد ازدواج فرزندخوانده با سرپرست

رفع ایراد ازدواج فرزندخوانده با سرپرست

زهرا سلیمانی

در ضیافت افطار سازمان بهزیستی کشور در شیرخوارگاه آمنه که با حضور وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، معاون زنان و خانواده رئیس‌جمهور، دستیار ویژه رئیس‌جمهور در امور شهروندی و همچنین رئیس سازمان بهزیستی کشور برگزار شد مباحث مختلفی درباره کودکان تحت پوشش بهزیستی مطرح شد. در حالی که علی ربیعی اعلام کرد که واگذاری کودکان بهزیستی به خانواده‌ها سه‌درصد افزایش یافته است، شهیندخت مولاوردی از ارائه راهکاری برای رفع ایراد وارد بر «ازدواج فرزندخوانده با سرپرست» خبر داد. انوشیروان محسنی بندپی، رئیس بهزیستی نیز بر حق زنان مجرد برای به سرپرستی گرفتن فرزندان بهزیستی تاکید کرد و گفت که تنها ۲۰‌درصد کودکان شرایط واگذاری به خانواده را دارند.

فرزندخواندگی به معنی اعطای سرپرستی کودکان تحت سرپرستی سازمان بهزیستی به خانواده‌های متقاضی واجد شرایط قانونی جاری حمایت از کودکان است. اولین قانون حمایت از کودکان بی سرپرست در سال ۱۳۵۳ تصویب شد که به دلیل ایراداتی که داشت در سال ۸۷ اصلاح شد، اما تصویب نشد تا اینکه قانون جدید فرزندخواندگی، پس از چندین سال کار کارشناسی و کش‌و‌قوس‌های فراوان و تغییرات مرداد سال ۹۲ به تصویب رسید. در تغییرات این قانون آمده علاوه بر خانواده‌هایی که فرزند ندارند به خانواده‌هایی که فرزند دارند نیز فرزند اهدا شود و زنان بالای ۳۰ سال مجرد می‌توانند صاحب فرزندخوانده شوند. در قانون قبل فقط کودکان زیر ۱۲ سال به فرزندخواندگی می‌رفتند، اما اکنون تا ۱۶ سالگی مجاز شده است. در ابتدای این مراسم وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی درباره تسهیل شرایط واگذاری کودکان بهزیستی به خانواده‌ها گفت: «سال گذشته به دنبال تسهیل شرایط، واگذاری کودکان به خانواده‌ها ۳۰‌درصد افزایش یافت. این در حالی است که اغلب خانواده‌ها داوطلب سرپرستی کودکان نوزاد هستند، اما ما خواستار پذیرش کودک بزرگ‌تر از سوی خانواده‌ها هستیم. علی ربیعی افزود: اگر برخی از خانواده‌ها توان نگهداری از کودک بزرگ‌تر را ندارند ما به آنها خدمات ارائه می‌دهیم.

راهکار«ازدواج فرزندخوانده با سرپرست»

در ادامه معاون رئیس‌جمهور در امور زنان و خانواده درباره ایرادات مطرح شده پیرامون ازدواج فرزند خوانده با سرپرست گفت: لایحه‌ای در دولت برای حذف تبصره ماده ۲۶ قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بی‌سرپرست در دست اقدام است و به مراحل نهایی رسیده است. با حذف تبصره مذکور، این مشکل هم با توجه به انتقادات جدی که به آن مطرح بود، حل می‌شود. شهیندخت مولاوردی درباره ایرادات وارد بر ازدواج فرزندخوانده با سرپرست و سرانجام رفع آن افزود: لایحه‌ای در دولت برای حذف تبصره ماده ۲۶ قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بی‌سرپرست در دست اقدام است و به مراحل نهایی رسیده است. با حذف تبصره مذکور این مشکل هم با توجه به انتقادات جدی که به آن مطرح بود، حل می‌شود. او ادامه داد: این لایحه در کمیسیون اجتماعی دولت تصویب شده است، اما هنوز در دولت به تصویب نرسیده است. باید به قانون گذشته که در آن اشاره‌ای به ازدواج فرزندخوانده با سرپرست نشده بود برگشت و موضوع مسکوت باشد.

۲۵‌درصد کودکان بهزیستی بی سرپرست‌اند

در ادامه رئیس سازمان بهزیستی با بیان اینکه در برابر‌هزار و ۶۰۰ متقاضی فرزند خواندگی، ۹۰۰ شیرخوار در کل کشور وجود دارد، گفت: از این میزان بر اساس آمار ما، ۲۰تا ۲۵‌درصد این کودکان فاقد سرپرست هستند که ما برایشان شناسنامه می‌گیریم و زمینه واگذاری شان را فراهم می‌کنیم و مابقی باید به صورت «امین موقت» به خانواده‌ها سپرده شوند. انوشیروان محسنی بندپی با بیان اینکه شیرخوارگاه آمنه یکی از بهترین شیرخواگاه‌های کشور است، افزود: در حال حاضر ۱۱۸ شیرخوار در این مرکز نگهداری می‌شوند. در کل کشور ۹۰۰ شیرخوار داریم. بسیاری از خانواده‌ها خواستار دریافت سرپرستی کودکان دختر هستند. او تاکید کرد: متقاضیان فرزند خواندگی زیاد هستند و سیاست ما این است که در اسرع وقت آنها را به خانواده‌ها واگذار کنیم. قانون تسهیلاتی در این زمینه قائل شد و حتی برای واگذاری فرزند به زنان مجرد هم اجازه صادر شده است. رئیس سازمان بهزیستی با بیان اینکه کودکانی که در این مرکز نگهداری می‌شوند عمدتا بد‌سرپرست هستند و زمینه واگذاری دائم آنها وجود ندارد، گفت: برای این موضوع هم قانونگذار مشخص کرده است که این فرزندان به صورت «امین موقت» به خانواده‌ها سپرده شوند و خانواده نسبت به مراقبت و تربیت آنها اقدام کند. البته در این زمینه متقاضی اندک است و بیشتر علاقه‌مند هستند به صورت دائم کودکانی را به فرزند خواندگی بپذیرند. بر اساس آمار، ۲۰ تا ۲۵‌درصد این کودکان فاقد سرپرست هستند که ما برایشان شناسنامه می‌گیریم و زمینه واگذاری‌شان را فراهم می‌کنیم. محسنی بندپی ادامه داد: مابقی یا بدسرپرست هستند یا به بیماری و اختلالاتی مبتلا هستند که درمان می‌کنیم. در عین حال خانواده‌ها را به طرح امین موقت تشویق می‌کنیم. او درباره به نام زدن بخشی از اموال به فرزندخوانده گفت: ما به لحاظ ظرفیت زوجین علاقه‌مند از منظر روحی، اجتماعی و برخورداری از بنیه اقتصادی باید اطمینان داشته باشیم و بدانیم کودک مراقبت‌های لازم را دریافت می‌کند. رئیس سازمان بهزیستی درباره محرمیت والدین با فرزندخوانده گفت: این مورد به لحاظ شرعی، قانونی و حقوقی حل شده و در شناسنامه‌شان ثبت می‌شود که آن کودک، فرزند این خانواده است.

قوانین فرزندخواندگی نیازمند بازبینی

یک فعال حقوق کودک درباره نقاط ضعف در تدوین قانون فرزند خواندگی می‌گوید: فرزند خواندگی در کشور ما یک سابقه دیرینه دارد، اما ساختار آن با کشور‌های خارجی متفاوت است. در ایران برای سرپرستی کودک سختگیری شده است. این در حالی است که از سال ۹۲ قانون جدید در زمینه سرپرستی زمینه ساز تحولات در این عرصه شد و تا حدودی توانست شرایط و تشریفات فرزندخواندگی را در کشور تسهیل کند. مونیکا نادی می‌افزاید: در این قانون تعداد والدین خواستار فرزند‌خوانده افزایش پیدا کرده و از سوی دیگر تعداد کودکان تحت فرزندخواندگی نیز افزایش یافته است. به گفته او با تغییر قانون درباره کودکان بی‌سرپرست بسیاری از مشکلات آنها برطرف شده است. هر چند با این تفاسیر باز هم قانون فعلی از نواقص معتددی برخوردار است. به گفته این حقوقدان اصلی‌ترین مشکل در قانون فرزندخواندگی قانون حمایت از کودکان بی‌سرپرست و بدسرپرست است که به‌تازگی تصویب و ابلاغ شده است، این قانون شرایط فرزندپذیری را دشوارتر کرده است و کودکان بدسرپرست را در ید ولی قهری قرار داده است، زیرا در این قانون جدید باید نام والدین اصلی کودک در شناسنامه بیاید و طبیعی است که این برای کودک مشکلاتی را ایجاد می‌کند. بر اساس این قانون اگر والدین این کودکان پیدا شوند ، دادگاه به سهولت می‌تواند حکم فرزند خواندگی را لغو کند. این فعال حقوق کودک می‌افزاید: این امر تمایل خانواده‌ها را به تحت سرپرستی قرار دادن این کودکان کاهش می‌دهد. این در حالی است که کودکان بد سرپرست بخش قابل توجهی از جمعیت این کودکان را تشکیل می‌دهند. از دیگر ایرادات قانون جدید این است که بر اساس ماده تبصره ۲۷ مساله ازدواج کودک و سرپرست ذکر شده است، با اینکه برای این امر لوایح اصلاحی تدوین شده است و هم اکنون نیز به این قانون رسیدگی می‌شود. به گفته او شاید یکی دیگر از نقاط ضعف این قانون نظارت و حمایت از خانواده‌های جایگزین باشد، چون عنصر نظارت بر زندگی کودک در خانواده چندان جدی گرفته نشده است. در واقع بهزیستی به عنوان متولی این امر باید به ساختار خانواده کمک کرده و به این شکل به خانواده‌ها کمک کند.

منبع

 

«قرائتی» و توصیه به ازدواج زودهنگام

حجت‌الاسلام والمسلمین محسن قرائتی، گفت: در مسئله ازدواج باید عجله کرد و دختر و پسر باید ازدواج کنند. البته من با ازدواج دانشجویی مخالفم، بلکه ازدواج باید دبیرستانی باشد.

این مفسر قرآن کریم که شامگاه یکشنبه در همایش «وظیفه ما نسبت به قرآن» در شیراز سخنرانی می کرد، گفت: در برخی از جاها باید عجله کرد یکی از اینجاها ازدواج فرزندان است. زمانی که موقع ازدواج دخترمان است، باید برای آن عجله کرد نه اینکه بگوییم درسش تمام شود و بعد. برای پسر هم همین‌گونه است، بنابراین برای ازدواج و امورات خیر باید عجله کرد، زیرا شیطان وسوسه می‌کند.
رئیس ستاد اقامه نماز کشور با تأکید بر اینکه درمان تمام مشکلات در قرآن وجود دارد، به برخی از آسیب‌های اجتماعی نظیر طلاق اشاره کرد و گفت:‌ در مسئله ازدواج باید عجله کرد و دختر و پسر باید ازدواج کنند. البته من با ازدواج دانشجویی مخالفم، بلکه ازدواج باید دبیرستانی باشد. زیرا دختران در سن ۱۳ سالگی شوهر می‌خواهند و آن کسی که او را خلق کرده، بهتر می‌داند که برای او چه چیزی بهتر است.
او با انتقاد از الگوبرداری از سبک زندگی غربی گفت: متأسفانه ما دل‌مان می‌خواهد که فتوکپی زندگی غربی داشته باشیم و آمار طلاق هم بالا نرود و این کار ما همانند بت‌پرستان است که با دستان خود بت می‌سازند و بعد مسحور آن می‌شوند؛ یعنی ما آداب و رسوم را خودمان درست کرده‌ایم و در آن مانده‌ایم.
قرائتی اظهار کرد: برخی می‌گویند فلان پسر کفو ما نیست، این کفو به چه معناست؟ در حالی که دختر عمه پیامبر(ص) با زیدی که برده بود ازدواج کرد. متأسفانه اکنون دختران ما لیسانس می‌گیرند، لذا شوهر دیپلم را قبول نمی‌کنند و منتظر پروفسور می‌مانند و چنین فردی هم نیست؛ در نتیجه سن ازدواج بالا می‌رود.
او با تأکید بر اینکه ازدواج باید آسان باشد، به بیان نکاتی درباره ازدواج از زندگی حضرت موسی(ع) که در قرآن کریم آمده است، پرداخت و گفت:‌ در مراسم‌ بله‌برون، آن پدر دختری که بهانه‌جویی نمی‌کند از صالحان است و همان صالحانی که در نماز به او سلام می‌دهیم.

شیوا دولت آبادی* برای آرمان نوشت:

روز گذشته اظهارنظری از حجت‌الاسلام والمسلمین قرائتی منتشر شد، مبنی بر اینکه دختران در ۱۳ سالگی شوهر می‌خواهند. برخی خانواده‌ها بر اساس باورهای دینی و بومی خود، معتقد به ازدواج فرزندانشان در سنین پایین هستند. البته منظور از سن پایین حداقل ۱۷ تا ۱۸ سالگی برای دختر و۲۰ تا ۲۱ سالگی برای پسر است. برخی از والدین سنین پایین‌تر از این را در صورت وجود آمادگی‌های لازم فرزند برای ازدواج در نظر می‌گیرند، برای مثال ۱۵ تا ۱۶ سال برای دختر و ۱۸ تا ۱۹ سال برای پسر. اگرچه قوانین ثبت ازدواج رسمی را برای دختر ۱۳ ساله مجاز دانسته و شاید به نظر برخی بزرگان هم این سن برای ازدواج کافی باشد، اما حداقل می‌توان بر این تاکید کرد که از نظر پزشکی بارداری در این سن بسیار خطرناک است و می‌تواند برای مادر و جنین عوارضی داشته باشد. بنابراین اگر ما اجازه نداشته باشیم بگوییم سن ۱۳سالگی برای شروع زندگی بسیار کم است، با جسارت می‌توانیم بگوییم امکان بارداری در سن ۱۳سالگی از نظر سلامت مادر و فرزندبه دلیل عدم تکامل کافی دستگاه‌های باروری ریسکی بزرگ است. اگر از عوارض جانبی عدم بلوغ روانی، شناختی و عاطفی مادر هم صحبت نکنیم حداقل روی جنبه جسمانی آن می‌توان تاکید داشت که ۱۳ سالگی سن مناسبی برای مادر شدن نیست. نگاه ما به ازدواج بر اساس کفایت کافی روانی و عاطفی برای تشکیل خانواده است و سن ۱۳ سالگی سن ایده آلی برای ازدواج نیست و نگرانی زیادی درباره باردارشدن در این سن وجود دارد. اگرچه بسیاری از افراد به دلیل فقر و اجبار خانواده‌ها در سنین کم تن به ازدواج می‌دهند، اما در جوامع شهری و میان مردمی با سطح سواد و تحصیلات بالا همچنین ازدواج‌هایی دیده می‌شود که این نشان‌دهنده ضعف آگاهی و شناخت کافی در دل خانواده‌هاست. قوانین جاری کشور سن ۱۳ سالگی را برای ازدواج دختر مناسب دیده است و بر اساس قانون عقد رسمی دختر در این سن منعی ندارد، اما باید بررسی شود چند درصد از دختران ۱۳ ساله این مرز و بوم که در ابتدای نوجوانی و در سنین مدرسه و دانش‌اندوزی قرار دارند آمادگی تشکیل خانواده را دارند. از سوی دیگر ازدواج در سنین پایین و زمانی که فرد هنوز در مدرسه به سر می‌برد، باعث می‌شود فعالیت‌های تحصیلی او به مخاطره بیفتد و افراد به دلیل ازدواج به ترک تحصیل و دوری از دانش تشویق شوند. در مجموع حقیقت این است که ازدواج در سن مناسب خود تناسب‌های بسیاری را به دنبال دارد و واقعیت این است که بسیاری از فرزندان ما آمادگی ازدواج در این سنین را ندارند تا از مواهب آن بهره مند شوند.

* مدیرعامل انجمن حمایت از حقوق کودکان

سروش بامداد برای عصر ایران نوشت:

این سخنان را آقای محسن قرائتی رییس ستاد اقامه نماز در شیراز گفته است. هر چند ایشان به عنوان یک روحانی و انیس با قرآن حق دارد نظر خود را بگوید و برای آنچه در جامعه مشکل می داند راه حل ارایه کند اما چون ممکن است برخی تصور کنند این دیدگاه می تواند رسمیت و انتشار یابد اشاره به ۱۰ نکته و طرح یک پرسش خالی از لطف نیست:
۱- اگر قرار است دختر در ۱۳ سالگی شوهر کند شوهر او چند ساله باشد خوب است؟ ۱۵ ساله یا ۱۷ ساله ؟ ۲۷ ساله یا ۳۷ ساله؟ کدام خانواده حاضر است دختر خود را در ۱۳ سالگی به پسری ۱۷ ساله بسپارد؟ اگر هم ۲۷ ساله این همه فاصله سنی آیا مشکل زا نخواهد شد؟
۲- دختر ۱۳ ساله خود انتخاب می کند یا پدر باید دختر ۱۳ ساله را شوهر دهد بی آن که نظر موافق او را جلب کند؟ اگر منظور این است که دختر بچه انتخاب کند از فردا باید شاهد عشق و عاشقی در این سن و خودکشی های احتمالی به خاطر نپذیرفتن پیشنهاد بچه ها هم باشیم!
 اگر منظور این است که پدر پس از بلوغ دختر را شوهر دهد چگونه می توان هم بچه ها را به مدرسه فرستاد تا نیروی  خِرَد خود را تقویت کنند و هم با آنان مانند نسل های گذشته که دختر به مدرسه نمی رفت رفتار کرد؟
۳- فرض کنیم دختری در ۱۳ سالگی بخواهد ازدواج کند. آیا آقای قرائتی نمی داند صرف عقد شرعی به معنی ثبت قانونی نیست؟
شناسنامه دختران تا ۱۵ سالگی صفحه ازدواج ندارد. آیا ایشان مردم را به سوی اقدام غیر قانونی سوق می دهد؟
از سوی دیگر دختر ۱۳ ساله پس از ازدواج به تحصیل خود ادامه دهد یا نه؟ اگر آری ایشان که سال هاست با آموزش و پرورش ارتباط دارد بهتر می دانند که دختران ازدواج کرده در هر مدرسه ای نمی توانند تحصیل کنند. چرا که معتقدند سر و گوش این بچه ها باز شده و درست نیست دختر ازدواج کرده در کنار دختر ازدواج نکرده درس بخواند. یا این که این پیشنهاد با این هدف است که درس و مشق را کنار بگذارد و دختر ۱۳ ساله به زن خانه تبدیل شود؟
۴-  نکته ای که جناب ایشان غفلت کرده این است اتفاقا دختران بیشتر مایل به ازدواج هستند. حالا نه ۱۳ ساله ها بلکه ۲۳ تا ۳۰ ساله ها و این پسران هستند که از ازدواج گریزان اند.  به دلایل اقتصادی یا مسوولیت گریزی یا تغییر سبک زندگی و نیز علل دیگر این پسران هستند که از میل به ازدواج فاصله گرفته اند. بنا بر این آقای قرائتی اگر می خواهد توصیه کند باید پسران جوان را مخاطب قرار دهد نه دختران نوجوان را.
۵- در تفکر سنتی دختر ابتدا فرزند آقای «الف» است، بعد به همسر آقای «ب» تبدیل می شود و آن گاه فرزند می آورد تا مادر آقایان «ج» و «د» شود و هویت مستقل ندارد.
اصرار بر ازدواج زود هنگام آن هم در سن نوجوانی می تواند به این خاطر باشد که در این پروسه اخلال ایجاد نشود. آقای قرائتی احتمالا می خواهد بگوید دختر باید بلافاصله به همسر و مادر تبدیل شود. در واقع با دختر به عنوان موجود مستقل یا زن نمی خواهند یا نمی توانند مواجهه داشته باشد.
دختری که تحصیل می کند و به موفقیت های شغلی و تحصیلی دست می یابد بی آن که همسر یا مادر شده باشد به عنوان یک شهروند زن مطالباتی دارد که در آموزه های سنتی پیش بینی نشده و آقای قرائتی احتمالا می خواهد صورت مساله را پاک کند.
۶- خود پیشنهاد دهنده محترم هم می داند که جامعه امروز ایران با ۲۰ میلیون شهروند دارای موبایل مجهز به نرم افزارهای پیام رسان و در عصر انفجار اطلاعات که همه به دنبال موفقیت و کسب مهارت هستند چنین ایده ای مورد استقبال قرار نمی گیرد. با این حال می توانند به صورت پایلوت  در برخی خانواده های هم سو به لحاظ فکری اجرا و چنانچه نتیجه داد به دیگران هم توصیه کنند.
۷- دکتر محسن رنانی نظریه پرداز توسعه می گوید: سهم زنان در توسعه به ۱۳٫۵ درصد رسیده و این در حالی است که سهم آنان در دانشگاه ها و قابلیت های سیاسی ،اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی شان به مراتب بیشتر است و هر چه مشارکت زنان بیشتر باشد کشور، توسعه یافته تر است. خانه نشین کردن دختران در ۱۳ سالگی ایده ای ضد توسعه است. نمی توان از توسعه دم زد و اقدام ضد توسعه انجام  داد.
۸- چنان ازدواج تبلیغ می شود که انگاراگر جوانان و نوجوانان ازدواج کنند قصه تمام شده است. حال آن که با ازدواج زود هنگام احتمال طلاق هم افزایش می یابد. اجرای پیشنهاد آقای قرائتی لابد مستلزم آن است که امکان طلاقی هم برای آنان لحاظ نشده  نباشد. حال آن که چنین ازدواج هایی در جامعه مدرن در معرض طلاق هم هستند و خطر طلاق اتفاقا بیش از ازدواج نکردن است اگر فقره اخیر را اساسا خطرناک بدانیم.
۹- بخشی از زنان ایران در سنی قرار گرفته اند که امکان یا احتمال ازدواج آنان نزدیک به صفر است و این یک واقعیت است که جامعه زنان مجرد رو به افزایش است. چه خانم هایی که ازدواج نکرده اند و چه زنانی که به هر دلیل جدا شده یا همسر خود را از دست داده اند. آیا اصرار بر ازدواج زودهنگام و شماتت کردن دختران و زنان ازدواج نکرده روح این همه زن ازدواج نکرده را آزار نمی دهد؟
۱۰-  در برخی خانواده‌های سنتی البته این سنت رایج است که دختران و پسران عقد می‌کنند ولی به خانه مستقل نمی‌روند و مرد تعهد مالی ندارد و تحت حمایت خانواده هستند و فرزند‌دار هم نمی شوند تا تحصیلات شان به پایان برسد و ممکن است این پروسه سال ها به طول انجامد.
اگر منظور آقای قرائتی این فقره اخیر باشد در برخی خانواده‌های مذهبی اجرا شده و موفق هم بوده و انتقادات قبلی را در بر نمی‌گیرد. اما بیشتر در خانواده های متمکن مذهبی بازاری قابل اجراست و همه جا قابل تسری نیست.
مهم‌ترین پرسش اما این است که آیا ازدواج کودک ۱۳ ساله مغایر با کنوانسیون‌های حقوق کودکان نیست؟ عرف جامعه ایران دختر ۱۳ ساله را کودک می داند. خوب است آقای قرائتی به این نکته بیشتر توجه کند.
پیشتر هم آقای قرائتی در سخنانی اظهار کرده بود که:
هنگامی که ازدواج به تأخیر بیفتد آمار طلاق بالا می‌رود؛ زیرا دو نخ راحت به هم گره می‌خورند تا دو طناب به یکدیگر، شخصیت افراد نیز همین گونه است. تا می‌توانید زود ازدواج کنید، زیرا قرآن در آیه ۱۸۷ سوره بقره می‌فرماید: «…هُنَّ لِبَاسٌ لَّکُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ…/ …آنان براى شما لباسى هستند و شما براى آنان لباسى هستید…» این یعنی پس از اکسیژن، آب و غذا مهم‌ترین نیاز بشر ازدواج است.
ادامه این مطلب در لینک زیر:
http://stopemiran.com/555/56466/
مادرانی که هنوز کودکند

مادرانی که هنوز کودکند

نگاهی به ازدواج‌های زیر سن قانونی در کشور

نسترن زینل لی
ازدواج زودهنگام دختران در کشور معضلی است که اگر به آن بی‌توجهی شود، پیامدهای غیرقابل جبران اجتماعی و روانی را در پی خواهد داشت. کودکانی که در سنین کم و دقیقا در زمان کسب مهارت برای مواجهه با زندگی، مجبور به قبول مسئولیت در زندگی می‌شوند و نقش همسر و به زودی پس از آن، نقش مادر را می‌پذیرند، در برابر انتظارات اجتماعی بسیار شکننده خواهند بود. ازدواج‌های غیرقانونی در سن کمتر از ۱۶ سال، دقیقا در برهه‌ای از زندگی کودکان رخ می‌دهد که زمان کسب تجارب و بازیگوشی‌های دوران کودکی است. این دسته از وصلت‌ها کودک را بدون آمادگی و آموزش به سطحی از زیست اجتماعی وارد می‌کند که توانایی مدیریت آن را ندارد و این امر موجب پیدایش فشارهای روانی در وی می‌گردد. نکته قابل تامل و البته متأثرکننده این است که کودک قربانی ازدواج زودهنگام، به‌زودی نقش مادر را می‌پذیرد و این فرد چگونه می‌تواند موجودی را که چند سالی بیشتر با او فاصله سنی و فکری ندارد، بپروراند؟
ازدواج،تنها گزینه پیش رو
در چند ماه اخیر شاهد آمارها و گزارش‌هایی از روستاهای کشور بودیم که از ازدواج زودهنگام و غیرقانونی دختران خبر می‌داد. البته این خبرها  اتفاق جدیدی در کشور نیست. اما بالا رفتن بی‌رویه این آمار نگرانی جامعه‌شناسان و دیگر اقشار جامعه را در پی داشته است.
روستای پسک سفلی از توابع شهرستان خوی در آذربایجان شرقی یکی از روستاهایی است که آمار بی‌شمار ازدواج را در سنین پایین برای دختران دارد. در این روستا دو مقطع دبستان و راهنمایی وجود دارد که راهنمایی مختص پسران است و به گفته مردم روستا دختری که تا کلاس پنجم درس بخواند، در نظر مردم این روستا لیسانس گرفته است.
در این روستا دختران بین سن ۷ تا ۱۱ سال نامزد می‌کنند و ۳ یا ۴ سال بعد زندگی مشترک خود را آغاز می‌کنند. طبق آمار رسمی آموزش و پرورش که در سال جاری منتشر کرده است، از ۲۶۱دانش آموز روستای پسک سفلی ۹۶ دانش آموز دختر و ۱۲۰ دانش‌آموز پسر در مقطع ابتدایی تحصیل می‌کنند و ۴۵ دانش‎آموز پسر در مقطع راهنمایی هستند.
خانواده‎های این روستا بسیار حساس هستند و تاکید دارند که دختران و پسران از سن دبستان به بعد جدا از یکدیگر تحصیل کنند و این مورد موجب می‎شود که به دلیل کم بودن دانش‎آموز در هر مقطع بسیاری از کودکان روستا از تحصیل باز بمانند.
خانواده‎ها در روستای پسک سفلی اظهار داشته‎اند که هر زمان مدرسه ساخته شد به دخترانمان اجازه می‌دهیم در مدارس حضور یابند و این در حالی‎ست که آموزش و پرورش گفته است تا زمانی که دانش‎آموز نداشته باشید مدرسه‎ای نیز ساخته نمی‎شود! علاوه بر روستای پسک سفلی، در روستای دیزج ریز و عذاب نیز شاهد این مشکلات هستیم.
در تحقیقی که سیما اصلانی، پژوهشگر و کارشناس مشاوره در سال۸۶_۸۷ در این روستا انجام داده است بیشترین علل این ازدواج‎ها را ترک تحصیل دختران دانسته است.
در استان‌های جنوبی کشور (هرمزگان، سیستان و بلوچستان و خوزستان) نیز ازدواج‎های زودهنگام دختران و زیر سن قانونی به شدت رواج دارد. آمارها از استان‌های جنوبی کشور آمارهای ۱۰ ساله است و بسیاری از پژوهشگران اجتماعی اعتقاد دارند که این روند ازدواج در استان‌های جنوبی، جزیی از فرهنگ اجتماعی این خطه شده است و امری طبیعی تلقی می‌شود به طوری‌که اگر دختری به سن ۱۴ سالگی برسد و ازدواج نکرده باشد نگران می‌شود.
غلامپور مدیرکل پیشین ثبت احوال استان هرمزگان اظهار داشته است در ۸ ماهه اول سال، ۸۹ مورد ازدواج زیر ۱۴ سال ثبت شده است که ۵مورد آن، سن دختر، بدون منع قانونی زیر ۱۰ سال بوده است.
همچنین ۱۰۷ مورد در بندرعباس، ۸۷،۳۷و۷۳ مورد به ترتیب در رودان،میناب و جاسک اتفاق افتاده است و پسران در این ازدواج‌ها بین ۱۷تا۲۷ ساله بوده‌اند.
قوانینی که ناکافی به نظر می‌رسند
دکتر احمد تاجی وکیل دادگستری، در مصاحبه‌ای با ایسنا بیان می‌کند که درباره حقوق کودکان در وضعیت فعلی ایران تعریف مشخصی از کودک ارائه نشده است. در مواردی قانون‌گذار سن بلوغ را ۹ سال تمام برای دختران و ۱۵ سال تمام برای پسران (هجری قمری) معین کرده است. و افراد زیر ۹و۱۵ سال کودک تلقی می‌شوند. اما طبق کنوانسیون حقوق کودک که ایران به صورت مشروط عضو آن است به افراد زیر ۱۸ سال کودک اطلاق می‌شود.
علی‌رغم حمایت‌هایی که در قانون ایران برای کودکان وجود دارد، اعم از ولایت پدر، نگهداری و حضانت و غیره قوانین مربوط به کودکان باز هم نواقص زیادی دارد. برای مثال سن قانونی تعریف شده برای بلوغ دختران و پسران به ترتیب ۹ و ۱۵سال است و این امر در نکاح دختران مشکل بزرگی را ایجاد کرده است، چراکه در قانون و ماده ۱۰۱۴ آمده است که نکاح قبل از بلوغ ممنوع است، بر این اساس دختری که به سن ۹ سال و پسری که به سن ۱۵ سال رسیده است می‌تواند ازدواج کند.۱۲۸۰x720-R_z
این‎ها تنها بخشی از آمارهایی بود که از استان‎های محدودی از کشور منتشر شده است.
ازدواج‌های زودهنگام دختران در سنین کم پیامدهای منفی روحی و اجتماعی را در پی دارد. ازدواج زودرس در کودکان، آن‌ها را با انتظاراتی در خانواده روبه‌رو می‌کند که توانایی برآوردن آن‌ها را ندارند. اغلب کودکان پس از ازدواج زودهنگام متوجه حقوق خود در زندگی می‌شوند و همین عامل باعث بدخلقی و بدرفتاری آن‌ها می‌گردد و موجب جدایی و طلاق آن‌ها می‌گردد.
اغلب دختران روستا که در سنین پایین ازدواج می‌کنند، پس از مدت کمی باردار می‌شوند و این در حالی‌ است که شرایط جسمی آن‌ها برای بارداری و شرایط روحی‌شان برای تربیت فرزند نامناسب است.
اما در بررسی علل این نوع ازدواج‌ها می‌توان به ازدیاد موالید در برخی استان‎ها علی‌الخصوص سیستان و بلوچستان اشاره کرد. فرزند‌آوری زیاد در این استان‌ها موجب می‌شود شرایط معیشتی سخت باشد و اغلب خانواده‌ها با مشکلات اقتصادی روبه‌رو شوند و برای رهایی از این وضعیت تمایل دارند که فرزندان خود را در سنین پایین به خانه بخت بفرستند. این موارد استنادی محکم بر کنترل فرزندآوری در خانواده‌ها تلقی می‌شود و باید توجه داشت که فرزندآوری زیاد بدون داشتن توانایی اقتصادی، فرهنگی، آموزشی و… نه تنها موجب پیشرفت جامعه نمی‌گردد بلکه سدی در مقابل پیشبرد اهداف اجتماعی نیز محسوب می‌شود.
همچنین تحقیقات نشان می‌دهند دخترانی که در سنین زیر ۱۸ سال ازدواج می‌کنند، بیشتر از سایر دختران به خشونت خانگی تن می‌دهند و آمارهای طلاق به شکل فزاینده‌ای رشد می‌کند.
علت دیگر در ازدواج‌های زودهنگام بی‌سوادی و کم‌سوادی در خانواده‌هاست که اغلب آن‌ها از پیامد چنین ازدواج‌هایی ناآگاه هستند. همچنین کمبود امکانات آموزشی، نبود برنامه‌های منسجم برای آگاه ساختن خانواده‌ها از دیگر عوامل این پدیده به شمار می‌رود.
ازدواج‌های زودهنگام و بدون آموزش درست و آمادگی قبلی و نیز زادوولدهای متعدد  پس از ازدواج، جامعه را با موجی از فرزندانی روبه‌رو می‌کند که پدر و مادرانی ناپخته و اغلب بی‌سواد یا کم‌سواد دارند و همه این موارد از خطراتی است که جامعه آینده را به شدت تهدید می‌کند.
این آسیب اجتماعی معضل بزرگی در کشور ایجاد کرده است که نیازمند رسیدگی‌های پی در پی و اساسی به خصوصی در مجلس است. شهیندخت مولاوردی، معاون رییس جمهور هم از آمارهای موجود درباره ازدواج‎های زودهنگام دختران اظهار نگرانی کرده است و خواهان ارائه آمار دقیق درباره این‌گونه ازدواج‌ها از  دادگستری شده است.
جلوگیری از انجام ازدواج‌های زودهنگام و غیرقانونی در سنین پایین، از جمله اقداماتی است که باید در صدر برنامه‌های دولت قرار گیرد چراکه مشکلات عدیده‌ای را خصوصا در سطح اجتماعی ایجاد می‌کند که حل آن‌ها نیازمند سرمایه و زمان زیاد است.
تلخی یک اجبار 
دوشنبه ۱۲ مرداد ماه، خبرهایی از سایت‌های محلی شهر کامیاران به گوش می‌رسد؛ دختری ۱۲ ساله تحت فشار به‌دلیل ازدواج اجباری خودش را کشته است.او که با مادر بزرگش در محله تپه پیرمحمد زندگی می‌کردند، با پاره کردن چادر مادر بزرگ و حلق‌آویز کردن خود از میله‌های گاز، به زندگی خویش پایان داد.
به گفته اهالی محل، این دختر که تنها ۱۲ سال سن داشت با مرگ پدر و ازدواج مادرش، با مادربزرگش زندگی می‌کرد.اما  مادربزرگش اصرار داشت که با مردی ازدواج کند که او نمی‌خواست.اینجاست که شاید دیگر هیچ‌وقت نفهمیم کودک ۱۲ ساله کامیارانی اصلا دلش می‌خواسته که ازدواج کند و به این فکر می‌کرده که کودکی‌ای هم وجود دارد یا نه.
منبع

تلاش آموزش و پرورش برای جلوگیری از "ازدواج دانش‌آموزان" کافی نیست

تلاش آموزش و پرورش برای جلوگیری از “ازدواج دانش‌آموزان” کافی نیست
“صدا و سیما” و “ائمه جماعات” ورود کنند
علی اصغر فانی وزیر آموزش و پرورش درباره ازدواج دانش‌آموزان در برخی استان‌ها و اینکه آیا آموزش و پرورش درصدد فرهنگسازی برای جلوگیری از اینگونه ازدواج‌ها بوده است؟ گفت: ما از طریق انجمن اولیا و مربیان در این زمینه در حال تلاش هستیم، اما به نظر می‌رسد؛ این قبیل مسائل فرهنگی فراتر از دستگاه تعلیم و تربیت است و بیشتر باید بر روی فرهنگ عمومی کار شود که در این راستا صدا و سیما نقش بالاتری از آموزش و پرورش دارد. ما از طریق انجمن اولیا و مربیان و نشست با خانواده‌ها در تلاش هستیم، اما این تلاش حتما کافی نیست و سایر نهادهای ذی‌ربط به خصوص ائمه جماعات، صدا و سیما، وزارت ارشاد و سازمان تبلیغات و خیلی از نهادهای فرهنگی دیگر می‌توانند در اصلاح فرهنگ عمومی کار کنند.
پژوهش های صورت گرفته نسبت به آسیب های اجتماعی و روانی با تأکید بر ازدواج های زودهنگام

پژوهش های صورت گرفته نسبت به آسیب های اجتماعی و روانی با تأکید بر ازدواج های زودهنگام

گزارش نخست گام به گام تا توقف ازدواج کودکان در ایران

کمپین گام به گام تا توقف ازدواج کودکان در ایران بیشترفعالیت هایی که در زمینه ازدواج کودکان در ایران صورت می گیرد را دنبال می کند و گزارش هایی از آن را اغلب منتشر کرده است. در سال ۱۳۹۴ کتابی با عنوان “آسیب های روانی و اجتماعی ازدواج زودهنگام” توسط انتشارات چشم انداز قطب منتشر شده است. نویسندگان این کتاب بیژن بابایی، حسین عابدی و لاله رحیم خانی تنها در دو بخش کوتاه اما موثر پایانی این کتاب به موضوع ازدواج زودهنگام پرداخته اند که کمپین در نظر دارد در دو گزارش مجزا کلیه مطالب مندرج در انتهای کتاب مذکور را منتشر نماید. مطلبی که پیش روست بخش نخست خواهد بود:

photo_2017-04-12_16-32-20ازدواج زودهنگام به عنوان مولفه ای مهم در بروز آسیب های اجتماعی- روانی

۷۲ درصد از زنانی که اقدام به ترک خانه (فرار از خانه) کرده و در اورژانس های اجتماعی بهزیستی استان تهران در سال ۸۱ و ۸۲ پذیرش شده بودند بین ۱۱ تا ۱۷ سال داشتند و اجبار به ازدواج توسط خانواده ها را یکی از مهم ترین علت های فرارشان عنوان کرده بودند.

به نظر می رسد یک راه برون رفت از این شرایط ناگوار که زمینه بهره کشی از زنان را میسر ساخته، قوانین کشور درباره ازدواج دختران است. بالابردن آگاهی خانواده ها از طریق نهادها و سازمان ها همچنین رسانه های ارتباط جمعی نیز می تواند به کاهش این معضل آسیب زا کمک کند. قانونی کردن مشاوره قبل از ازدواج می تواند به مداخلات روانشناسان بالینی جهت پیشگیری از ازدواج های اجباری کودکان و ارائه آگاهی های لازم به خانواده ها در خصوص پیامدهای آسیب زای ازدواج دختران بینجامد. بی توجهی به این مهم علاوه بر آسیب های طرح شده به اقزایش جمعیت و گسترش فقر و آسیب های فردی و اجتماعی منتهی می شود. حضور هزاران کودک خیابانی که عمدتا محصول نامبارک ازدواج زودهنگام و اجباری دختران ایرانی با افاغنه است، نمونه ای از فقر فرهنگی و اقتصادی حاکم بر خانواده هاست.

وجود رسوم غلط میان مردم رشتخوار از دلایل شیوع ازدواج های زودرس است. در حالی که برخی از دختران هنوز به بلوغ نرسیده، تن به ازدواج می دهند. بسیاری از این نوع ازدواج ها در سالهای بعد منجر به طلاق می شود و تبعات بعدی آن هم برای منطقه و هم کل جامعه بسیار مخرب است. صدور روزانه ۲ تا ۳ گواهی رشد در دادگستری برای دختران ۱۱ تا ۱۴ ساله در رشتخوار نمونه واضحی از آسیب اجتماعی است. او با بیان اینکه معیشت مردم مناطق محروم از جمله محرومیت مادی و فرهنگی از جمله مهم ترین دلایل بروز کننده این پدیده است.

رواج اعتیاد در شهرستان هایی که در مسیر ترانزیت مواد مخدر است از جمله دلایل اصلی افزایش طلاق می باشد. بافت روستایی رو به شهری درصد بالایی از این گواهی ها را شامل می شود. برای روستاییان، بویژه در مناطق محروم در حالیست که دادگستری توان این را ندارد که بررسی کند و ببیند سرانجام این دختران چه خواهد شد ویا با چه شرایطی و به عقد چه کسانی در می آیند. در شرایط فعلی هم سالانه ۱۰۵ حکم طلاق در دادگستری این شهرستان (رشتخوار) صادر می شود، در حالی که کسی نمی پرسد چه بر سر این خانواده های از هم پاشیده آمده است.

ریئس دادگستری شهرستان چناران ضمن هشدار به مسئولان در این خصوص می گوید:

“این روزها ازدواج زودرس و زودهنگام دختران شایع شده که این امر ضایعات خاص خود را دارد، عموم این ازدواج ها در دختران ۱۱ تا ۱۳ ساله اتفاق می افتد که به عقد پسران بالای ۲۰ سال در می آیند و به دلیل شکل گیری زندگی با اطلاعات کم و شیوه ای غلط به طلاق می انجامد. شیوع مصرف مواد مخدر و اعتیاد به ویژه در مناطق روستایی و حاشیه شهرها و افزایش پدرانی که به دلیل اعتیاد توان تأمین هزینه های خانواده را ندارند باعث بروز چنین پدیده ای شده است…”.

افرادی که در سنین پایین ازدواج می کنند پس از مدتی که در جمع همسالان خود قرار می گیرند دچار ناامیدی می شوند و احساس می کنند با ازدواج، موقعیت های زندگی مجردی را از دست داده اند. جامعه شناسان معتقدند که ازدواج تحت شرایط خاص خانوادگی، موقعیت فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی رخ می دهد و نمیتوان سن خاصی را به آن پیشنهاد داد ولی اصل مهی که در ازدواج باید مد نظر قرار گیرد این است که افراد باید از نظر عاطفی، عقلی و جسمی شرایط ازدواج را داشته باشند. شاخص های تعیین سن ازدواج متعددند ولی مهمترین آنها شامل اعتقادات مذهبی، طبقه، گروه اجتماعی و ویژگی های زیستی افراد است ولی فقر از عوامل اصلی ازدواج در سن پایین است. در بسیاری از مواقع به دلیل وجود فقر در خانواده، والدین مراقبت از دختران در خانه را هزینه و بار اضافی بر هزینه های خانوار محسوب می کنند. علاوه بر فقر، نبود فرهنگ و اطلاع صحیح از شیوه زندگی، گاهی والدین را به سوی تصمیم گیری های نادرست سوق می دهد تا جایی که برخی از خانواده ها به دلیل این که شاید نتوانند از دختر خود به خوبی مراقبت کنند به ازدواج زودهنگام او تن می دهند تا دخترانشان از آسیب های اجتماعی که در کمین دختران نوجوان و جوان است در امان بمانند.

ازدواج زودهنگام با دختر نابالغی که آمادگی جسمی کافی ندارد پیامدهای فیزیکی و بدنی زیادی از نظر سلامتی دارد. براساس مطالعات انجام شده ازدواج زودهنگام و بارداری زودرس در بین دختران ۱۰ تا ۱۴ سال، ۵ برابر بیش از زنان در سن ۲۰ تا ۲۴ سال تلفات جانی برای مادر و جنین به همراه دارد. بارداری در سنین پایین منچر به افزایش برخی از عوارض پزشکی به خصوص فشار خون بالا در بارداری و کم خونی مادر می شود. زنان این گروه سنی خود در حال رشد و تکامل هستند. بنابراین نیاز آن ها به کالری در مقایسه با زنان مسن تر بیشتر است. ازدواج در سنین کم منجر به زایمان زودرس، تولد نوزاد با محدودیت رشد و افزایش مرگ و میر نوزادان می شود. حاملگی های ناخواسته و سقط جنین ۴۲ درصد بیشتر از ازدواج های به هنگام است.