در گفت وگو با کارشناسان بررسی شد؛

ازدواج کودکان پدیده ای است که از دل برخی سنت ها برمی آید و امتداد آن را در زندگی های امروزی نیز می توان به چشم دید؛ پدیده ای که در بسیاری موارد چالش ها و آسیب های فردی و مدنی جبران ناپذیری به بار می آورد و نیازمند توجه جدی مسوولان، قانونگذاران، رسانه ها و نهادهای اجتماعی است.

ازدواج کودکان، داستان امروز نیست؛ واقعیت دردناکی است که همچون زخمی کهنه از لا به لای زمان گذر کرده و هنوز در جهان قربانی می گیرد. این پدیده تلخ اجتماعی بیشتر در کشورهای توسعه نیافته یا در حال توسعه با بافت دوگانه سنتی و نوین رخ می دهد. خانواده ها با نادیده گرفتن حقوق کودکان یا دور زدن قانون در گسترش این معضل نقشی پُررنگ دارند.

بسیارند کودکانی که با ازدواج نابهنگام، خردسالیشان زیر پای سنت های دست و پاگیر، فقرِ فرهنگی و اجتماعی و … لگدمال می شود و به تاراج می رود. تلخی این پدیده شوم که هنوز در برخی شهرها و مناطق دورافتاده کشور وجود دارد، به اندازه ای است که نه فقط باور عمومی جامعه را جریحه دار می کند بلکه نگرانی مسوولان را نیز برانگیخته است. این نگرانی تا جایی است که چندی پیش، «شهیندخت مولاوردی» معاون رییس‌ جمهوری در امور زنان و خانواده از وزارت دادگستری درخواست کرد گزارشی درباره ازدواج دختران در زیر سن قانونی به آن معاونت ارایه دهد.
با توجه به مساله بودن ازدواج کودکان و همچنین عوامل فرهنگی- اجتماعی که در شکل گیری آن نقش دارد، بر آن شدیم تا در گفت وگویی با «عالیه شکر بیگی» عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی و مدیر کارگروه زن و مناسبات خانواده انجمن جامعه شناسی ایران و نیز «رایحه مظفریان» پژوهشگر و فعال اجتماعی به بررسی این موضوع بپردازیم.


photo_2015-12-23_02-34-05
**چرایی ازدواج کودکان
ازدواج کودکان مساله ای اجتماعی است که به گفته کارشناسان آسیب هایی مزمن دارد؛ آسیب هایی که نمی توان بی تفاوت از کنار آن گذشت و سرنوشت کودکانی را که زیر پای محرومیت های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی خانواده و جامعه خود، شکسته و نابود می شوند، نادیده انگاشت.
بر پایه «کنوانسیون حقوق کودک»، هر فرد تا زمانی که سن ۱۸ سالگی را پشت سر نگذاشته است کودک شمرده می شود و از حقوق ویژه ای نیز برخوردار است. بنابراین، ازدواج پیش از رسیدن به سن ۱۸ سالگی، ازدواجی غیرقانونی است. در ایران اما بر پایه ماده ۱۰۴۱ قانون مدنی، سن ازدواج برای دختران بالای ۱۳ سال و برای پسران بالای ۱۵ سال تعیین شده است و گاهی عقد نکاح زیر سن قانونی با اجازه والدین، مجاز دانسته می شود.
با توجه به حساسیت هایی که در برخی نقاط کشور و خرده فرهنگ ها وجود دارد، آمار دقیقی از این ازدواج ها در دست نیست اما بنابر آمارهایی که در ۲ یا سه سال گذشته پژوهشگران و سازمان هایی همچون ثبت احوال منتشر کرده اند، در سال ۱۳۹۲، بیش از ۴۱ هزار دختر و نزدیک به ۳۰۰ پسر زیرِ سن قانونی ازدواج کرده اند. در بسیاری اوقات نیز ازدواج کودکان بدون ثبت رسمی و با جاری شدن عقد شرعی صورت می گیرد؛ این موضوع نیز دلیلی برای نبود آمار دقیق ازدواج کودکان در ایران و جهان است.
کارشناسان اجتماعی و فعالان حقوق کودک از زاویه های گوناگونی به این مساله می پردازند و دلیل ها و علت هایی نیز برای این پدیده برمی شمرند. برخی، بسترهای بروز این مساله را از جامعه و برخی از سنت و فرهنگِ بومی و خانوادگی می دانند. پاره ای نیز به باورهای خاص شماری از خانواده ها اشاره می کنند. البته نیاز اقتصادی و مالی یا به عبارتی بهتر «فقر» یکی از مهمترین دلیل های شکل گیری ازدواج کودکان است.
اینکه به راستی خاستگاه این پدیده کجاست، موضوعی است که شکربیگی در گفت وگو با پژوهشگر ایرنا به آن پرداخت و گفت: چند عامل می تواند در این مساله تاثیرگذار یا تقویت کننده آن باشد. در جامعه های کوچک برخی ارزش های فرهنگ سنتی وجود دارد که در بسیاری مواقع، همچون تابو به شمار می رود؛ تابویی که سرپیچی یا نادیده انگاشتن آنها با مجازات اجتماعی رو به رو می شود. در این میان، ازدواج زودهنگام کودکان تا اندازه ای می تواند از این واقعیات ریشه بگیرد.
وی ادامه داد: در پاره ای اوقات نیز مشکل های اقتصادی و ناتوانی مالی که در تامین معاش فرزندان وجود دارد باعث می شود پدر و مادر، فرزند دختر خود را به عنوان یک سربار ببینند و با این دیدگاه، او را در سن کم به ازدواج وادار کنند. برخی اوقات خانواده ها، کودکانِ دختر خود را به عقد کسانی در می آورند که دارای وضعیت اقتصادی بهتری هستند تا از این راه هم خود از وضعیت بغرنجِ فقر نجات یابند، هم زندگی دخترشان در آینده به لحاظ اقتصادی تامین شود.
این مدرس دانشگاه، باورهای مذهبی خاصِ برخی خانواده ها را نیز در ازدواج کودکان موثر دانست و اظهار کرد: در برخی دین ها، مذهب ها یا آیین ها، اعتقاد بر این است که دختران با رسیدن به سن بلوغ باید ازدواج کنند. از این رو گاه باورهای مذهبی خانواده ها به مساله ازدواج کودکان دامن می زند تا جایی که برخی پدر و مادر ها این اقدام خود را نوعی فضیلت می دانند.
شکربیگی در ادامه اظهار کرد: در مناطقی از کشور با توجه به نگاه سنتی حاکم، در خردسالی یا نوزادی دختر و پسر را برای همدیگر نامزد می کنند و به اصطلاح خودشان «ناف دختری را برای پسری می برند». گاهی اوقات نیز ازدواج کودکان بنابر هدف های خاص و پیونددهنده روابط خانوادگی، قبیله ای یا اقتصادی است. از این رو ازدواج کودکان در این مناطق یا به دلیل فقر اقتصادی خانواده ها و ناتوانی آنها در تامین زندگی فرزندان یا به دلیل باورهای مرسوم در فرهنگ این مناطق صورت می گیرد.
به باور شکربیگی در مساله ازدواج کودکان نمی توان فقط بر سنت و ارزش های عشیره ای و مشکل های اقتصادی تاکید کرد زیرا بخش قابل تاملی از ازدواج های کودکان در ایران و جهان در بطن مدرنیته و به واسطه دگرگونی های جهان نوین است. تماشای فیلم ها و سریال هایی که در آن ها روابط زناشویی را تعریف کرده و به تصویر کشیده اند در بلوغ زودرس کودکان وگرایش به ازدواج زودهنگام بی تاثیر نیست. اینجا است که باید بگوییم درصدی از ازدواج کودکان نه برآمده از سنت که از مدرنیته ناشی می شود.
** آسیب های ازدواج کودکان
ازدواج کودکان به هر دلیل یا علتی که صورت گیرد به خودی خود یک مساله است زیرا کودکان اگر به بلوغ جسمی نیز رسیده باشند، بلوغ عقلی آنان ناقص و کودکانه است. با توجه به این واقعیت، آن ها از مهارت های مورد نیاز برای زندگی چه به صورت فردی و چه برای آغاز زندگی مشترک بهره مند نیستند و نمی توان این خلا را در ازدواج کودکان نادیده گرفت. بنابراین، بی بهرگی از مهارت های زندگی و همچنین ناتوانی در رویارویی با موقعیت های گوناگون برای کودکانی که ازدواج می کنند، آسیب ها و مشکل های جبران ناپذیری به وجود می آورد. همچنین، نداشتن سواد کافی و نیز عاطفی و احساسی بودن کودکان در همسنجی با بزرگسالان از جمله مشکل های است که ازدواج کودکان را در سراشیبی طلاق، ناسازگاری و آسیب های دیگر قرار می دهد.
شکربیگی در ادامه سخنانش گفت: اگر امروز آسیب های اجتماعی جامعه ایران را فراگرفته است یا آمارها نرخ بالایی از آسیب ها را نشان می دهد، باید بدانیم که خاستگاه بیشتر این آسیب ها دوران کودکی است. در موضوع ازدواج کودکان، پیامدهای ناخواسته و آسیب های آن در آینده بروز می کند و خلا هایی موجود در این زندگی به جدایی زن و شوهر می انجامد. این رخداد حتی اگر به جدایی ختم نشود، به احتمال زیاد خشونت، درگیری و تنش میان زوج ها و همچنین طلاق عاطفی آنان را در پی دارد.
از دست رفتن امکان تحصیل و آموزش، سرخوردگی های عاطفی و شخصیتی، از بین رفتن تعادل روانی و … نمونه هایی از پیامدهای ازدواج زودرس است که بسیاری از کارشناسان مسایل روانشناسی- اجتماعی، درباره آن هشدار می دهند.
آسیب های ناشی از ازدواج کودکان فقط به بروز مشکل های روانشناختی و اجتماعی منجر نمی شود بلکه از نظر جسمی نیز تهدیدی برای سلامت کودکان به شمار می آید. کارشناسان بهداشت و باروری، بارداری های زیر ۱۹ سال را پرخطر می دانند زیرا کافی نبودن رشد و بلوغ جسمی دختران می تواند هم سلامت مادر و هم جنین او را به خطر اندازد.
** ازدواج کودکان از نگاه قانون
آمارها نشان می دهد با وجود مانع های قانونی و همچنین فعالیت نهادهای بشردوستانه در برخی مناطق جهان و همچنین در مناطقی از کشورمان، پدیده ازدواج کودکان همچنان رخ می دهد. در همین پیوند، مظفریان در گفت وگو با ایرنا تصریح کرد: از آنجا که به طور سنتی ازدواج به ویژه برای دختران با اذن ولی صورت می گیرد، از این رو ۲ طرف ازدواج در عقدِ چنین قراردادی، توافق دارند. در قانون نیز مجازاتی جدی برای ثبت ازدواج زیر سن قانونی وجود ندارد. فقط محضرداران از ثبت ازدواج بدون حکم دادگاه و اذن ولی، منع شده اند. اگر ازدواجی ثبت رسمی نشده اما از نظر شرعی با مانعی روبه رو نباشد، سرانجام افراد در یک بازه زمانی مشخص ازدواج ها را ثبت می کنند و از حبس و جریمه نیز طفره می روند. قانون فقط برای ثبت نشدن ازدواج، مجازات های خفیفی در نظر گرفته است.
مظفریان افزود: سن قانونی برای انجام معامله های اقتصادی و نوشتن قرارداد، سن اهلیت و بالای ۱۸ سال است اما افرادِ زیرِ همین سن می توانند ازدواج کنند. از این رو این پرسش مطرح است که چگونه فردی بدون اهلیتِ انجام معامله می تواند ازدواج و تصمیم گیری کند.
اگر چه دختران و پسران هر ۲ در معرض ازدواج های زودهنگام قرار دارند ولی دختران بیش از پسران با این مساله روبرو هستند و بیشترین قربانیان ازدواج زودرس به شمار می روند. به عبارتی بیشترین قربانیان ازدواج زودرس را دختران تشکیل می دهند. بیشتر این دختران با ورود به زندگی مشترک با خشونت های خانوادگی روبه رو می شوند.
به گفته این فعال اجتماعی، بسیاری از ازدواج های زیر سن قانونی دختران با ارجاع به دادگاه و گرفتن مجوز رشد صورت می گیرد در حالی که معلوم نیست آنان به سن رشد رسیده اند یا نه؟ در این میان کسانی نیز که در سن قانونی ازدواج می کنند رضایت یا نارضایتی آنان از ازدواج صورت گرفته مشخص نیست.
نویسنده کتاب «تیغ و سنت» با اشاره به آمارهایی از ازدواج دختران زیر ۱۰ سال در سال ۱۳۹۲ ادامه داد: در این سال ۲۰۲ مورد ازدواج زیر ۱۰ سال با مجوز رشد انجام شده که مشخص نیست شرایط رشد را داشته اند یا فقط با پافشاری خانواده مجوز گرفته اند. سرنوشت شماری هم که در سن قانونی ازدواج کرده اند گنگ است. کسانی که در سن کودکی ازدواج کنند چنانچه در این تصمیم زودهنگام دیگران برای زندگیشان شکست بخورند، آیا حمایت قانونی از آنان وجود دارد؟ برای نمونه پسر ۱۶ ساله ای که زود ازدواج کرده و طلاق گرفته است آیا از پرداخت مهریه معاف است؟ به یقین خیر! آیا سرپناهی برای دختر بچه جداشده ای که در بسیاری اوقات از خانواده خود هم طرد می شود، وجود دارد؟
** راهکار چیست؟
در موضوع ازدواج کودکان راهکارهای بسیاری مطرح می شود اما تا زمانی که همراه با افزایش آگاهی اجتماعی، منع و مجازات قانونی وجود نداشته باشد کودکان همچنان قربانی تصمیم های نادرست می شوند.
در همین پیوند شکربیگی تاکید کرد: با توجه به گستردگی و نفوذ زیاد رسانه ها و شبکه های اجتماعی، می توانیم این آگاهی بخشی و اطلاع رسانی را انجام دهیم. این رسانه ها با توجه به گستردگی و ضریب تاثیر بالایی که دارند می توانند در این زمینه بیشترین نقش را در اطلاع رسانی و آگاهی بخشی به مردم ایفا کنند.
به گفته او، ما در شرایطی به سر می بریم که روز به روز دگرگونی های ارزشی و نگرشی بیشتری هم در جامعه و هم در خانواده ها صورت می گیرد. لازم است از راه رسانه هایی همانند صدا و سیما درباره ازدواج کودکان اطلاع رسانی صورت گیرد و نسبت به پیامدهای منفی و کژکارکردهای این پدیده هشدار داده شود. ارایه پیام ها به صورت بیلبوردهای تبلیغاتی در سطح شهر ها نیز می تواند در آگاهی بخشی مردم تاثیرگذار باشد.
این مدرس دانشگاه افزود: باید بدانیم که تنها حمایت و نقش دولت کافی نیست بلکه انجمن های غیردولتی و سازمان های مردم نهاد باید دست به کار شوند تا ضمن آگاهی بخشی به خانواده ها، از آمار ازدواج کودکان در جامعه بکاهند.
به باور مظفریان، هیچ راهی جز تغییر قانون و حمایت از کودکان و دستیابی به اجماع واحد میان علما، وجود ندارد. خطرهای ازدواج زودهنگام تنها مختص کودکانی نیست که در همان تاریخ ازدواج می کنند بلکه یک چرخه است که مشکل و آسیب های خود را به نسل بعد منتقل می کند.
این پژوهشگر اجتماعی همچنین به نقش نهادهای مدنی و سازمان های مردم نهاد در آگاهی بخشی به مردم تاکید کرد و گفت: اگرچه روند بسیار کندی وجود دارد اما با کارزارهای (کمیپین) اجتماعی، انتشار آمار و تجربه های تلخ قربانیان ازدواج کودکان می توان توجه رسانه ها و مسوولان را به این مساله مهم معطوف کرد.
ازدواج کودکان پدیده ای اجتماعی است که با توجه به آسیب ها و پیامدهای ناخواسته آن، بستری برای بروز معضل های جبران ناپذیر در کانون خانواده و نیز سطح جامعه است. رهایی از این معضل، افزون بر فرهنگ سازی و نهادینه کردن حقوق کودکان در نظام خانواده و خرده فرهنگ های اجتماعی، به توجه جدی مسوولان و چاره اندیشی های کاربردی و بلند مدت نیاز دارد.
منبع


0 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

Avatar placeholder

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *