نادیده گرفتن ختنه زنان از ترس آبرو

نادیده گرفتن ختنه زنان از ترس آبرو

🥀چند مطلب کوتاه در مورد ختنه زنان از روزنامه های قدیمی منتشر کردیم. اما سوال همیشگی این بود که با وجود آگاهی دولت های پیش از انقلاب چرا در این زمینه سکوت شده است؟
چرا در دوران شاه کسی از ختنه زنان در ایران صحبتی نکرده است؟ مگر میشود از این موضوع هیچ خبرنگاری آگاهی نمیداشته و همه خبرها صرفا کوتاه و بوده باشند؟
تا اینکه این مصاحبه نظرمان را جلب کرد.
مشخص نیست که آیا دولت های آن زمان برای رفع این آسیب تصمیم جدی داشته اند یا خیر و یا اینکه آیا برای این معضل کاری انجام شده یا نه اما این را میتوانم بفهمیم که دعوت خبرنگارها به سکوت باعث ختنه شدن دختران بی گناه زیادی شده است.

اما حالا بعد از گذشت ده سال از شروع فعالیت ها در زمینه ارتقا آگاهی جامعه نسبت به خطرات ختنه دختران تابوها کنار رفته اند.
خانم هما سرشار در این مصاحبه میگویند که آن زمان رژیم از ترس آبرو نزد کشورهای همسایه جنوبی صدای این مسئله را در نیاورد. رژیم حتی تلاشی نکرد بفهمد همه آن کشورهای جنوبی همسایه تک تکشان درگیر ختنه زنان هستند…
ختنه زنان یا ناقص سازی جنسی زنان با آگاهی باید ریشه کن شود چون عملی اسلامی نیست…
.
@stopfgmemiran
#گامی_به_توقف
#ختنه_دختران #ناقص_سازی_جنسی_زنان #هما_سرشار

 

 

فتوای اهل سنت؛ راهی برای پایان زخم «تیغ‌ها»

فتوای اهل سنت؛ راهی برای پایان زخم «تیغ‌ها»

گفتگو با رایحه مظفریان، پژوهشگر اجتماعی به مناسبت روز جهانی مبارزه با ناقص‌سازی جنسی زنان

بر اساس آمار سالانه سازمان بهداشت جهانی، تاکنون ۱۵۰ میلیون دختر در سراسر دنیا ختنه شده‌اند و تخمین زده می‌شود این آمار افزایش پیدا کند.

فتوای اهل سنت؛ راهی برای پایان زخم «تیغ‌ها»

شش فوریه، روز جهانی مبارزه با ناقص‌سازی جنسی زنان؛ موضوعی که در ۳۱ کشور جهان وجود دارد و در ایران به نام ختنه زنان شناخته می‌شود و حالا قرار است یک فتوای مهم که به تازگی توسط هیئت اهل فتوای اهل سنت جنوب ایران داده شده، روند دیگری را در پیش بگیرد. بر اساس آمار سالانه سازمان بهداشت جهانی، تاکنون ۱۵۰ میلیون دختر در سراسر دنیا ختنه شده‌اند و تخمین زده می‌شود این آمار افزایش پیدا کند. آمار در این باره در ایران چندان روشن نیست اما پژوهش‌های معدود نشان می‌دهد در استان هرمزگان ایران آمار شیوع این عمل در مناطق مختلف بین ۶۰ تا ۸۰ درصد و در مناطق کردنشین ایران این آمار رقمی بین ۳۰ تا ۵۰ درصد است. رایحه مظفریان، جامعه‌شناس و پژوهشگر حوزه کودکان که سال‌هاست در این باره پژوهش می‌کند و چند کتاب در این باره نوشته است توانست سال گذشته این فتوا را از مجمع شیوخ اهل سنت جنوب ایران بگیرد و از نظرش، این اتفاقی است تاریخی؛ فتوایی که به واسطه آن می‌توان راه را برای آموزش و برگزاری کارگاه با حضور زنان مناطقی از ایران که ناقص سازی جنسی زنان در آنها انجام می‌شود، باز کرد و به روند کاهشی این عمل، امید داشت؛ کارگاه‌هایی که مظفریان و همکارانش توانسته‌اند یک بار آنها را برگزار کنند و حالا به پشتوانه فتوای جدید، امید دارند هم برای گرفتن مجوز، راهشان هموار‌تر باشد و هم مسئولان دولت و نمایندگان مجلس به فکر تصویب قانونی برای ممنوعیت این عمل در ایران بیفتند.

—————————————————

 

جدیدترین اتفاقی که در این حوزه رخ داده است، مسئله فتوای مجمع اهل سنت در ایران است. تلاش‌ها دقیقا از چه زمانی برای گرفتن فتوا شروع شد و ماجرا چطور پیش رفت؟

فتوا امری بود که برای پایان‌نامه‌ام که کتابی به نام تیغ و سنت است، از مراجع اهل تشیع شروع کردم.

از شخص مقام معظم رهبری هم استفتا کردید. درست است؟

بله. از شخص ایشان شروع و به بقیه رسیدیم. بین تمام این فتواها، فتوای جالب آیت‌الله سیستانی در عراق بود. در آن زمان که من از ایشان فتوا گرفتم، نوشتند حرام نیست.

منظورتان چه سالی است؟

سال ۸۸ بود. این فتوا بسیار مرا شوک‌زده کرد چرا که معنای حرام نیست، این است که حلال است. یعنی جواز آن اتفاق داده شده است. سال‌ها بعد داعش حمله کرد. ما در سایت یک فتوا منتشر کردیم که داعش گفته بود زنان بین ۱۵ تا ۵۰ سال این عمل را انجام دهند، این فتوا از سمت داعش باعث شد نظر آیت‌الله سیستانی تغییر کند و بعد فتوای خود را عوض کرده و گفتند اگر این عمل به بدن زن آسیب رساند، بهتر است انجام نشود.

یعنی گفتند «بهتر است»، نگفتند حرام است.

بله نگفتند. معمولا به دلیل آن که در احادیث و روایاتی که از پیامبر، امامان و امامان شافعی و … وجود دارد، موضع‌گیری مراجع میانه است.

از آیت‌الله سیستانی شخصا استفتا گرفتید؟

بله همه فتواها را از سایت‌هایشان گرفتم. تنها کسانی که به‌صورت مستقیم این فتوا را به من دادند آیت‌الله مکارم شیرازی و آیت‌الله صانعی بودند. یعنی نوشتند فتوا بر منع. من فکر کردم که فتوای اهل تشیع برای اهل منطقه ما خیلی کاربرد ندارد، کاربردش این است که ما اثبات کنیم اجماعی در این باره ندارد.

منظورتان از مناطق، اول هرمزگان بعد سیستان و بلوچستان است؟

بله مناطقی که در ایران درگیرند. این را بگویم که شک وجود دارد که مناطق دیگری در ایران درگیر این ماجرا باشند اما در مورد آنان پژوهشی صورت نگرفته است.

چه مناطقی؟

مثلا جنوب استان فارس، جنوب استان کرمان یا استان خوزستان و مناطقی که به منطقه هرمزگان نزدیکند. ما گزارشی هم با اسم مستعار در سایت خودمان نیز منتشر کردیم. حتی گفته می‌شود در عشایر بخشی از مناطق خوزستان دوخت و دوز مشاهده شده است. برای آن که اثربخش‌تر باشد ، فتوا از اهل سنت نیز گرفتیم. زمان زیادی گذشت تا چند تا کتاب منتشر و پایان‌نامه‌های متعدد کار شد که همه این‌ها را من به صورت یک مجموعه‌ کامل درست کردم و به دلیل شناخت از شیوخ، این مجموعه‌ها را برای آنها فرستادم. شیخ یگانه، رئیس مجمع فتوا دهندگان گفتند که ما مدارک را تحویل گرفتند اما اجازه بدهید با زنانی که در مرکز پژوهش‌های ما هستند صحبت کنیم. ما هم به آنان ۴۰ روز فرصت بدهیم تا احادیث و روایات را کامل بررسی کنند. صدور این فتوا نقطه عطفی برای فعالیت‌های ماست. در استان هرمزگان آمار شیوع در مناطق مختلف بین ۶۰ تا ۸۰ درصد است. این در حالی است که در مناطق کردنشین ایران این آمار رقمی بین ۳۰ تا ۵۰ درصد است و ما به دنبال کاهش هرچه بیشتر آن‌ها هستیم.

مجمع شیوخ، ویژه استان هرمزگان هست؟

خیر، مخصوص کل جنوب و شافعی مذهب‌ها است. به‌طور مثال استان سیستان و بلوچستان مالکی‌اند ولی در فقه مالکی فتوا بر ختنه داده نشده است اما به این معنا هم نیست که کل مالکی‌های جهان ختنه نمی‌کنند. در ایران مالکی مذهب‌ها ختنه نمی‌کنند اما اگر به آفریقا و آن سمت برویم که مالکی مذهب باشند بر اساس پیشینه سنتی که در آنجا حاکم بوده است ختنه می‌کنند. به همین دلیل ختنه از لحاظ مذهبی و اعتقادی یک مسئله کاملا پیچیده است. به طور مثال در ختنه دختران در اسرائیل عملی مرسوم نیست یا حتی یهودی مذهب‌ها ختنه نمی‌کنند اما اتیوپی تبارها که یهودی مذهب‌اند این عمل را انجام می‌دهند.

در مدتی که روی این موضوع کار می‌کنید، از همان اول سمت مجمع شیوخ رفته بودید؟

بله. من با شیوخ حرف می‌زدم اما به‌صورت پراکنده. می‌رفتم بستک و با امین‌ترین شیخ آنجا صحبت می‌کردم. گاهی اوقات انکار می‌کردند که چنین موردی در این منطقه وجود ندارد و بعد خودمان این دایه را به او معرفی می‌کردیم. البته پیش از این دو سه نفر از شیوخ شافعی در کردستان به‌صورت پراکنده درباره این موضوع فتوا داده بودند اما فتوای اهل تسنن شافعی جنوب اهمیتش بر اجماع آن است. همه دور یک میز جمع شده و بر سر یک موضوع بحث کرده و الکی و سلیقه‌ای نظر نمی‌دهند. حتی ممکن است در این جمع یک مخالف هم وجود داشته باشد. آن زمان از فرد مخالف دلایلش را می‌خواهند. به او می‌گویند به یک موضوع استناد کن. حالا درباره موضوعی که تا همین ۱۰ سال پیش نمی‌شد درباره‌اش حرف زد، بعد از فتوا اتفاقی افتاده که خود شیوخ به ما مراجعه می‌کنند و از ما سوال می‌پرسند. روزی که جلسه ما با شیوخ شروع شد، توضیح دادم که این مسئله فقط مربوط به ایران نیست، مسئله خیلی جاهاست. دو سه تا کلیپ داشتیم از شیوخ الازهر که وقتی آن را دیدند، سوال‌‌ها خود به خود تمام شدند. آنها از این موضوع خیلی خوشحال شدند.

چه شد که این مقاومت در آنان شکست؟

میان آنها افرادی بودند که من و خانواده‌ام را خیلی خوب می‌شناختند. عموی من استاد تک‌تک آنان بود و پامنبری او بودند. شاید می‌توان گفت که به من اعتماد کردند. یعنی من مدارک را به برادر رئیس شورا دادم و او تحویل مجمع داد.

مدارک دقیقا چه بود؟

نتایج تحقیق‌ها و چند کتاب خودم بود. هرچه کتاب و مقالات در این زمینه وجود دارد. اتفاق مهم‌تر در این باره این بود که ما در ۱۰ روستای جنوب، ۵ روستای قشم و ۳ روستا در بستک و ۲ کارگاه برگزار کنیم. ایده‌مان این بود که بهورزها به‌عنوان سفیران ما، این آگاهی را از ما بگیرند که بتوانند نسبت به موضوع روشنگری داشته باشند. خاطره جالبی هم که از کلاس‌ها دارم این است که خانمی را که به بستک برده بودیم تا به زنان آموزش دهد (اتفاقا خودش هم محلی بود) به ما گفت شما که آمدید تازه من متوجه می‌شوم چه اتفاقی در حال رخ دادن است و قبلا نسبت به این موضوع آگاهی آنچنانی نداشتم. او می‌گفت حدودا یک ماه پیش به دیدن نوزادی در فامیل رفتم که داشتند این نوزاد را در چهل‌روزگی می‌شستند به یکباره دیدم پیرزن‌ها دور مادر جمع شدند و گفتند می‌خواهی تیغش بزنیم؟ و امروز که شما من را آوردید تا به مردم آموزش بدهم تازه این تلنگر در ذهن من خورد که این موضوع چه اتفاق رایجی است. یا اگر این کلاس‌ها را برگزار نمی‌کردیم نمی‌دانستیم واقعا چه اتفاقی در حال رخ دادن است هرچند در این مورد کارهای زیاد و تحقیقات زیادی صورت گرفته است اما خلاهایی وجود دارد. امروز وقتی کارگاه‌هایمان را در مناطق هرمزگان برگزار می‌کنیم بسیاری از زنان به ما می‌گویند چرا زودتر نیامدید؛ بنابراین ما تلنگری به خود زدیم که این کلاس را برای بهورزها و ماماها برگزار کنیم تا آنها به روستاها و مناطق خود بازگردند و این آموزش را فراتر ببرند اما مشکل اینجاست که اگر این آموزش‌ها کنار گذاشته شود عملا آن مناطق رها می‌شود.

شما سال‌هاست در این حوزه فعالیت می‌کنید چرا زودتر به این فکر نیفتادید؟

ما قبلا هم این کار را انجام می‌دادیم اما برای برگزاری کارگاه نیاز به مجوز داشتیم.

یعنی با همین فتوا حکم مجوز برای شما پیدا کرد؟

ما مجوز برگزاری کارگاه را از معاونت زنان ریاست جمهوری گرفتیم. پیش از این ما کلی مشکلات داشتیم تا سیستم را متقاعد کنیم که در این مناطق چنین عملی رخ می‌دهد و نیاز به آموزش دارند.

قدم بعدی شما چه خواهد بود؟

ما امروز با وجود فتواهایی که در این باره داده شده است می‌دانیم این موضوع هیچ پشتوانه مذهبی ندارد که البته اگر فتواها هم نبود نه در قرآن و نه در سنت پیغمبر و نه در هیچ منبع دینی این موضوع وجود ندارد و حتی در مقام قیاس نمی‌توانیم بگوییم با ختنه مردان برابری می‌کند اما امروز که فتوا داریم خواست ما این است که قدمی فراتر برداریم و قانون مشخصی برای آن ایجاد شود. ما یک ماده قانونی داریم که احتمالا آن را دیده‌اید؛ ماده ۶۶۴ قانون مجازات اسلامی است اما مستقیما به ختنه اشاره نکرده است. حال فرض می‌کنیم این ماده پشتوانه قانونی باشد که ما آن را مطالبه می‌کنیم اما باید اقدامی انجام دهیم تا خلاءهای آن مرتفع شود؛ یکی از خلاءها این است که اساسا این ماده مجرم مشخص نمی‌کند و معاونت جرمی را تعیین نمی‌کند؛ کودکی را که نمی‌تواند دادخواهی کند نمی‌توانیم موکول کنیم به زمانی که ۱۸ ساله شود و علیه این اقدام دادخواهی کند. شما ببینید امروز در مسئله ازدواج دادستان ورود می‌کند اما در یک موردی که دختر بچه‌ای به نام سحر بر اثر ختنه با خونریزی زیاد به بیمارستان می‌رود مشاهده می‌کنیم دادستان هیچ واکنشی نشان نمی‌دهد و به این موضوع ورود نمی‌کند. موضوعی که می‌تواند در آینده مورد مشابه دیگری را رقم بزند تازه اگر خوشبین باشیم که بر اثر این موارد سر و صدایی بلند شود ممکن هم هست هیچ صدایی بلند نشود و ‌کسی متوجه این اتفاقات نشود.

یعنی شما فکر می‌کنید این فتواها که صادر شده است می‌تواند مقدمه ای برای ایجاد قانون در این باره باشد؟

خب ما روی این موضوع کار کردیم و شجاعت و جسارت ایجاد شد که درباره آن صحبت شود متعاقبا تابوها شکسته شد و پیرو آن کتاب نوشته شد و مستندها ساخته شد یعنی این نگاه وجود دارد که به‌ هر حال سیستم اگر همکاری نمی‌کند، اما همراهی می‌کند تا این معضل حل شود.

یعنی در همه این مدت مانعی برای شما ایجاد نشد؟

به هر حال بازخواست‌هایی وجود داشت.

جز بحث نظارت به شما گفته نشد درمورد ختنه دختران کار نکنید؟

نه اصلا ما با چنین تذکر و برخوردی مواجه نشدیم. با موضوعیت این مسئله مشکلی نداشتند. در دوره آقای احمدی‌نژاد سه بار کتاب من از چاپ ممنوع شد ولی با تغییر دولت این رویه تغییر کرد. البته ناگفته نماند نوع ورود به موضوع هم خیلی اهمیت دارد ما از همان اول مبنا را بر این قرار دادیم که این یک عمل اسلامی نیست که به دین چسبانده می‌شود و نه تنها این موضوع در ایران بلکه در کشورهایی مانند مصر و عربستان هم این عمل اسلامی محسوب نمی‌شود و حتی علمای دانشگاه الاسد که دائما نظرات راست و چپ دارد و دیدگاهش را تغییر می‌دهد علیه این اقدام فتوا داده‌اند و گفته‌اند ما این موضوع را واگذار می‌کنیم به تشخیص پزشک. البته این صحبت‌های من به معنای آن نیست که هیچ مشکلی وجود نداشت ما مشکلاتی داشتیم؛ مثلا قبل از این فتوا با دستور فرماندار من از قشم اخراج شدم. به من گفتند تو می‌خواهی اعتقادات ۱۲۰هزار مردم این جزیره را زیر سوال ببری. من یک هفته ماندم و التماس کردم اما اجازه ندادند در روستای دیگری کارگاه برگزار کنیم و من مجبور شدم برگردم.

بعد از فتوا شما کارگاه‌های جدید را برگزار کردید؟

تا زمستان پارسال ما کارگاه داشتیم یعنی تابستان و زمستان کارگاه برگزار کردیم.

مشارکت در این کارگاه‌ها چطور بود؟

عالی بود.

شرکت‌کننده‌ها فقط زن بودند؟

بله خواست خودمان بود که فقط زنان متاهل باشند. یعنی ما از اینجا شروع کردیم که یک ماما اندام‌های تناسلی و کارکرد آن را آموزش می‌داد و بعد خود ماما به موضوع ختنه ورود می‌کرد. بعد روانشناس وارد می‌شد و توضیحاتی می‌داد و بعد من به سوالات حاشیه‌ای پاسخ می‌دادم. مثلا در کارگاهی زنی خیلی عصبانی به من گفت دلیل نمی‌شود کاری را که در قرآن نیامده یا پیغمبر برای دخترش انجام نداده ما دنبال نکنیم من توضیح دادم که تو یک روایت محکم برای من بیاور که این اقدام توصیه شده است و تو من را قانع کن؛ او رفت و چند روز بعد به دوستان پیام داده بود که نتوانسته روایت محکمی در این باره پیدا کند.

فکر می‌کنید با برگزاری این کارگاه‌ها، آگاهی میان این زنان رو به افزایش است و می‌توان به کم شدن این عمل در آن منطقه امیدوار بود؟

به هر حال سال‌ها این عمل انجام می‌شده. چرا حالا این فتوای تاریخی صادر شده است؟ این نشان می‌دهد وقتی تلاش می‌کنیم، نتیجه می‌دهد. ما دست خالی بودیم و حالا دستمان پر است. همه این تلاش‌ها به هرحال جواب می‌دهد؛ از رسانه، کتاب، گفتگو، دیدار با شیوخ و.. . فتوا همین‌طوری الکی هم داده نمی‌شود. ما با شیوخ گفتگوی رو در رو می‌کردیم و این صحبت‌ها برای آنها پس‌زمینه‌ای می‌شد؛ حتی اگر شده موقع خواب هم به این موضوع فکر می‌کردند.

برای همسران بعضی از این شیوخ هم این اتفاق افتاده است؟

در مجموع شیوخ، از استان فارس هم حضور دارند و برای همسران آنها نه، این اتفاق نیفتاده است ولی برای همسران شیوخی که با زنان هرمزگانی ازدواج کرده‌اند، بله این اتفاق افتاده است.

تا جایی که من می‌دانم در مناطق شیعه‌نشین در این باره پژوهشی انجام نشده است.

نه، چون شکی در این باره وجود نداشته است.

شما فکر می‌کنید احتمالش هست که در این مناطق هم چنین موضوعی وجود داشته باشد؟

من معتقدم در مناطقی که اهل سنت زندگی می‌کنند، بعضی از مردم شیعه از آنها تاثیر گرفته‌اند. من مادری را دیدم که همسر دوم مردی شده بود که راننده تاکسی ما در آن منطقه بود. یک دختر چهار ساله داشت و وقتی ما را برد که یک دایه، یعنی زنانی که این عمل را انجام می‌دهند، ببینیم، گفت دخترم را چندسال دیگر می‌آورم برای ختنه.

اهل کجا بود؟

میناب. زن دیگری را هم با شرایط مشابه دیدم و با او صحبت کردم.

وقتی از ناقص‌سازی صحبت می‌کنیم، این مسئله به دو بخش تقسیم می‌شود؛ یک بخش دختربچه‌هایی‌اند که این اتفاق برایشان می‌افتد و بخش دیگر زنان بالغی‌اند که سال‌ها پیش این تجربه را داشته‌اند که آنها حالا در کارگاه‌های آموزشی شما شرکت می‌کنند. وقتی با آنها صحبت می‌کنید، اصولا تصوری دارند که این اتفاق بد بوده و نباید ادامه داشته باشد؟ یا مثلا درباره رابطه جنسی و مراحل آن آگاهی دارند که حالا بخواهند فکر کنند که اگر ناقص‌سازی اتفاق نمی‌افتاد، آنها طور دیگری این رابطه را تجربه می‌کردند؟

زنان اهل جنوب که این اتفاق برایشان افتاده، مطلقا هیچ اطلاعاتی درباره مراحل رابطه جنسی ندارند. هیچ تعریفی درباره ارگاسم برای آنها وجود ندارد. نکته دیگر اینکه، وقتی با بعضی از آنها حرف می‌زنم می‌گویند سعی می‌کنند با بداخلاقی همسرانشان را از خودشان دور کنند تا کمتر اذیت شوند. یعنی بین آنها تمایل و نیازی به رابطه وجود ندارد. آنقدر این موضوع در پرده و پنهانی است که زنان محلی هم در این باره با هم صحبت نمی‌کنند.

مگر اساسا می‌شود گفت زنی که ناقص‌سازی جنسی شده، دیگر میل جنسی ندارد؟

نه نمی‌شود اینطور گفت. میل وجود دارد ولی جایی متوقف می‌شود چون ابزارش وجود ندارد. به هرحال هورمون‌ها دستور رابطه را به مغز می‌دهند ولی وقتی در معرض رابطه قرار می‌گیرند، می‌بینند محرکش را ندارند، از بین رفته است.

می‌شود گفت که همه این زنان، به طور کامل محرک را از دست می‌دهند؟

اینجا باید به دو موضوع توجه داشت؛ موقعی هست که محرک به طور کامل از بین می‌رود اما در بعضی از زنان، ختنه به طور کامل انجام نشده، فقط خراش داده شده است. نوع این عمل، روستا به روستا فرق می‌کند.

چطور می‌شود که بعضی دایه‌ها این عمل را به طور کامل انجام نمی‌دهند؟

اعتقادشان این‌طور است یا از بقیه پرسیده است و آنها گفته‌اند فقط یک خراش بدهی کافی است.

وجود داشتن میل و نرسیدن به مرحله آخر، چقدر بر روان آنها تاثیر می‌گذارد؟

مهم‌ترین اثر، اثر روانی است. ممکن است برای همه آنها این عمل کامل صورت نگرفته باشد ولی آنها به‌طور ذهنی منتظر تاثیراتش‌اند. در این باره سه تحقیق انجام شده توسط روانشناسان و همه آنها به این زنان توصیه‌های‌ روان‌درمانی کرده‌اند. آقای عثمان محمودی، یکی از این محققان معتقد است که بعد از ختنه، اعتماد به نفس زنان بسیار کم می‌شود، اضطراب افزایش پیدا می‌کند و.. .

بین مردان آن منطقه شاهد بودید که اصرار داشته باشند با زنی ازدواج کنند که حتما ناقص‌سازی شده باشد؟

بله این مردان وجود دارند. ما یک مورد داشتیم که زنی می‌گفت برای خواهرم از کرمانشاه خواستگار آمده بوده و پرسیده که واقعا تو ختنه نشده‌ای؟ در حالی این دختر اهل جنوب بوده ولی در تهران زندگی می‌کند. در میان مردان تحصیل‌کرده و محقق حتی کسانی هستند که از این عمل دفاع می‌کنند.

به کارگاه‌ها برگردیم. این زنان وقتی حرفهای شما را می‌شنوند چقدر در این باره مقاومت دارند یا به هم می‌ریزند و احساس می‌کنند که باید خودشان را به لحاظ جسمی و روانی درمان کنند؟

ما در کارگاه‌هایمان حتما روانشناس داریم. پایه را بر این گذاشته‌ایم که آنها در این کارگاه‌ها زوج‌درمانی کنند. می‌توان تا حدود نسبی رضایت را در آنها ایجاد کرد یا بهبودش داد. به هرحال نمی‌توان گفت اگر گوش بریده را برگردانیم، شنوایی به طور کامل برمی‌گردد. از این زنان تا به حال ندیده‌ام که از این زنان، کسی توانسته باشد از لحاظ جسمی هم به حالت قبلی برگردند. ما این جرقه را در ذهن آنها ایجاد می‌کنیم که به سمت روان‌درمانی بروند. متاسفانه کارگاه‌های ما استمرار نداشته‌اند و درخواست ما این است که مجوز داده شود تا بتوان کارگاه‌ها را هم‌چنان برگزار کرد. وقتی من به عراق رفتم، ۱۰ سال بود که روی این موضوع کار می‌شد؛ فعالان می‌گفتند بعد از ۱۰ سال هنوز مواردی را می‌بینیم که مادر، دخترش را ختنه می‌کند، با توجه به اینکه این موضوع ممنوع است و دایه‌ها نباید این کار را انجام دهند. حالا چه توقعی داریم از جامعه‌ای که هیچ دسترسی به آن نداریم.

آن‌طور که می‌دانم شما با عمل لابیاپلاستی (نوعی عمل جراحی پلاستیک برای اصلاح لبه کوچک، لبه بزرگ و پوست اطراف فرج) که این روزها باب شده، مخالفید.

بله، من لابیاپلاستی را با ختنه یکی می‌دانم. تنها تفاوتی که با این عمل دارد، این است که بالای ۱۸ سالگی و با اراده انجام می‌شود. ممکن است عده‌ای این درخواست را داشته باشند که چرا به ناقص‌سازی، هویتی مانند لابیاپلاستی بدهیم، یعنی آن را کلینیکی کنیم. وقتی کاری اشتباه است که بنیاد به آن مجوز داد، حتی اگر قرار باشد بهداشتی باشد، این‌طوری تعداد درخواست‌ها هم بالا می‌رود. من احتمال می‌دهم درخواست برای لابیاپلاستی به جای ختنه افزایش پیدا می‌کند و اگر قرار باشد مسئولان در این باره سکوت کنند، این اتفاق خواهد افتاد.

در میان این زنان هستند کسانی که در بچگی این اتفاق برایشان نیفتاده باشد و در بزرگسالی یا بعد ازدواج ناقص‌سازی شوند؟

بله، خانم فاطمه کریمی در این باره در کتابش نوشته است. او زنی را دیده که مادر شوهرش مجبورش کرده جلوی آینه خودش را ختنه کند.

وضعیت مرگ و میر در میان این دختربچه‌ها یا زنان چطور است؟

من تا الان مرگ و میر ندیده‌ام اما خون‌ریزی چرا. تقریبا هر دایه‌ای خاطره‌ای از خونریزی شدید یک دختر دارد، فقط این موارد گزارش نمی‌شود. هستند بچه‌هایی که بیش از یک بار ختنه می‌شوند و این اتفاق مهیبی برای آنهاست به‌ویژه در بزرگسالی چون به هیچ وجه نمی‌توانند رابطه جنسی داشته باشند.

این اتفاق برای دایه‌ها هم افتاده است؟

بله صد در صد. آنها دخترانشان را خودشان ناقص‌سازی می‌کنند.

به نظر می‌آید در میان گروه‌های داوطلب یا کسانی که در حوزه زنان فعالیت می‌کنند، چندان دغدغه‌ای برای کار کردن روی این موضوع وجود ندارد. شما هم با این موضوع موافقید؟

بله، برای آنها این موضوع چندان اولویتی ندارد. به دلیل اقلیت بودن زنان، آنقدر مسئله وجود دارد که شاید فکر می‌کنند این موضوع در مراحل بعدی رسیدگی است. بعضی هم فکر می‌کنند که تعداد این زنان مگر چقدر است؟ من در این باره واقعا گله دارم. نمی‌دانم چرا این فعالان به این موضوع توجهی نمی‌کنند، حتی مطالبی که ما در این باره می‌نویسیم، چندان بازخوردی ندارد، در حالی که واقعا در این حوزه تولید محتوا داریم.

تا به حال هیچ گزارشی در این باره از ایران به یونیسف داده نشده است؟

ما به یونیسف گزارش داده‌ایم ولی توجهی نمی‌شود. در حال حاضر ۳۱ کشور زیرگروه کشورهایی‌اند که ناقص‌سازی در آنها وجود دارند و ۱۰ کشور از آنها این موضوع را به‌طور رسمی اعلام نکرده‌اند. ایران هم حاضر نیست فضای باز جهانی در این باره ایجاد کند. یونیسف هم چندان اصراری برای کار کردن جداگانه در این باره ندارد و منتظر است سیگنال‌ها را از دولت بگیرد.

منبع

حتی فمینیست ها هم با ما همراهی نمی کنند

حتی فمینیست ها هم با ما همراهی نمی کنند

رایحه مظفریان در گفتگو با دیدبان عدالت مطرح کرد: مهمترین مانع بر سر راه ما، انکار وجود مشکلی به نام ختنه دختران است که هم از سوی جامعه و هم از سوی دولت صورت می گیرد. متاسفانه هیچ مسئولی در ایران نمی پذیرد که چنین معضلی در کشور وجود دارد.

به نام خدا

رایحه مظفریان دانشجوی مقطع دکترای جامعه شناسی، حدود ۱۰ سال است که  بر موضوع ناقص سازی جنسی زنان متمرکز شده است و تا امروز فعالیت های متعددی را برای برطرف کردن این معضل از جامعه زنان ایرانی انجام داده است. موسسه بین المللی دیدبان عدالت طی گفتگویی با ایشان به بررسی معضل ناقص سازی جنسی زنان می پردازد:

  • چه شد که موضوع ناقص سازی جنسی زنان توجه شما را به خود جلب کرد و بر آن تمرکز کردید؟
  • مظفریان: با خواندن کتاب (گل صحرا) نوشته واریس دیری که مادرم به من هدیه داده بود با موضوع ختنه دختران آشنا شدم. در ابتدا این سوال برایم مطرح شد که آیا این موضوع در ایران هم جریان دارد یا نه! با انجام اندکی جستجو در اینترنت متوجه کمبود منابع در این زمینه شدم. خیلی اتفاقی یا به عبارتی دلی یک شب با یک ساک کوچک راهی جزیره قشم شدم و تحقیقاتی میدانی در این زمینه را شروع کردم. بر اساس تحقیقاتی که در آنجا انجام دادم به صورت قطعی تصمیم گرفتم که ناقص سازی جنسی زنان با تمرکز بر منطقه قشم به عنوان موضوع پایان نامه دوره ارشدم باشد. پس از این که پایان نامه به اتمام رسید، آن را به صورت کتابی با عنوان (تیغ و سنت) منتشر کردم و در کنفرانس ها و همایش های مختلف داخلی و خارجی به ارائه سخنرانی پیرامون این موضوع پرداختم. اما لازم بود این اطلاعات در اختیار عموم قرار بگیرد. به خاطر همین سایت www.stopfgmiran.com   را راه اندازی کردم و اطلاعات لازم درباره این موضوع را در این سایت منتشر کردم. تولید فیلم مستند و فیلم های کوتاه درباره این موضوع هم از دیگر فعالیت های پیرامونی این کمپین بوده است.
  • تعریف (ناقص سازی جنسی زنان) چیست؟
  • مظفریان: هرگونه آسیب رسانی به اندام تناسلی زنان ناقص سازی جنسی زنان تلقی می شود. این موضوع در حقیقت  فعالیت جنسی زن را مختل کرده و رابطه جنسی را با مشکل رو به رو می کند. بر اساس میزان ناقص سازی، این موضوع تقسیم بندی می شود؛ نو ع اول آن آسیب زدن به کلیتوریس به هر میزان و به هر شکل است که شایع ترین نوع آن در ایران است.

عبارت ناقص سازی جنسی زنان در حقیقت جایگزین عبارت ختنه دختران شده است. البته عبارت های دیگری مثل مثله کردن آلت تناسلی زنان هم به کار برده می شود. هر یک از این اصطلاحات جایگاه  خاصی دارد. ناقص سازی جنسی زنان به عنوان یک اصطلاح عام استفاده می شود. ختنه دختران نیز بیشتر در محافل و منابع مذهبی مورد استفاده قرار می گیرد. مثله کردن اندام جنسی زنان هم میتواند در کنار سایر اصطلاحات ذکر شده این عمل را ذیل عنوان معلولیت مطرح کند. منظور از معلولیت نیز عدم توانایی بر انجام کاری است که سابقا این توانایی وجود داشته است ولی بعد از وقوع معلولیت چه به صورت حادثه و چه مادرزادی دیگر فرد قادر به انجام عملی مانند سایر افراد سالم نیست. در ناقص سازی جنسی زنان هم توانایی برقراری رابطه جنسی از زنان گرفته می شود.

  • این موضوع چگونه در میان جوامع شیوع پیدا کرد؟
  • مظفریان: در ابتدا ختنه دختران نوعی علامت گذاری قومی – قبیله ای بود، مانند قبیله هایی که به عنوان نشانه گردن هایشان را کشیده می کنند. اما در طول زمان و تجربه به این نتیجه رسیدند که اندام جنسی زن می تواند وسیله ای برای کنترل و مدیریت رابطه جنسی زنان و دختران باشد. لذا به شکل های مختلف مثل کمربند، ناقص کردن، برداشتن و دوختن اقدام به کنترل و مدیریت رابطه جنسی زنان کردند. اما در جامعه بشری این نکته ملاک است که آنچه به صورت طبیعی به بشر داده شده است باید به صورت طبیعی حفظ شود.
  • پراکندگی جغرافیایی ناقص سازی جنسی زنان در دنیا به چه صورت است؟
  • مظفریان: در جریان انتقال سنت ها و تبادلات فرهنگی میان اقوام، پای این موضوع نیز تقریبا به همه جای دنیا باز شده است. گرچه برخی از دولت ها از اعلام موجودیت این مسئله در کشورشان خودداری می کنند.
  • میزان اهمیت این موضوع در جهان چقدر است؟
  • مظفریان: این موضوع در جهان بسیار داری اهمیت است و کشورهای آمریکای شمالی و اروپا به شدت برای حل این موضوع ایستادگی کرده و قوانین متعددی را به تصویب رسانده اند. هر ساله نیز کشورهایی به این قوانین می پیوندند. این اتفاق بیشتر در خانواده های آفریقایی رخ می دهد لذا دختران کوچک این خانواده ها که ساکن اروپا و آمریکا هستند ، قبل و بعد از سفر به کشورهای آفریقایی معاینه می شوند تا در این سفر مورد آسیب قرار نگیرند. همچنین در اروپا پزشکانی که اقدام به ناقص سازی جنسی زنان و دختران کنند و مادرانی که دخترانشان را برای این عمل همراهی می کنند مجازات می شوند.
  • این موضوع در ایران چه جایگاهی دارد؟ آیا اصلا جزو اولویت ها هست یا نه؟
  • مظفریان:  مهمترین مانع بر سر راه ما، در حقیقت انکار وجود مشکلی به نام ختنه دختران است که هم از سوی جامعه و هم از سوی دولت صورت می گیرد.  متاسفانه هیچ مسئولی در ایران نمی پذیرد که چنین معضلی در کشور وجود دارد، چه برسد به آن که قانون گذار قوانین حمایتی و پیشگیرانه هم وضع کند. مسئولین پیوسته تکیه بر این عبارت ها دارند که: مگر آمار ها چقدر است؟! مگر در مقابل جمعیت انبوه زنان و دختران در ایران، چند درصد گرفتار این مسئله هستند که این موضوع را به رسانه ها بکشانیم و برای آن وقت بگذاریم و قانون وضع کنیم؟!

لذا تلاش  ما در مرحله اول تمرکز بر ایجاد پذیرش وجود این مشکل، و در مرحله بعد آگاه سازی و ارائه راهکارهای پیشگیری و درمان است.

  • کدام یک از سازمان های داخلی در قبال این موضوع مسئولت دارند؟ آیا اقدامات لازم از سوی این سازمان ها انجام می گیرد؟
  • مظفریان: در ابتدا مجلس باید به این موضوع ورود کند و قوانینی را جهت پیشگیری و مجازات عاملان وضع کند. اما متاسفانه مجلس اصلا به این موضوع توجهی نمی کند. پس از مجلس سازمان هایی مانند مرجع ملی حقوق کودکان، معاونت حقوق زنان در دولت، وزارت بهداشت و سازمان علوم پزشکی باید در این موضع مداخله کنند.
  • آیا موضوع ناقص سازی جنسی زنان در میان گروه های اجتماعی و فعالان مدنی جایگاه شایسته خود را به دست آورده است؟
  • مظفریان: ما تنها تعداد معدودی هستیم که این موضوع را به صورت جدی پیگیری می کنیم. متاسفانه رسانه ها با ما همکاری نمی کنند و این موضوع را تحت پوشش قرار نمی دهند. عده ای از فمینیست ها و جامعه شناسان هم هستند که سالی یک بار در روز جهانی مقابله با ناقص سازی جنسی زنان، با اندکی جستجوی اینترنتی به ایراد سخنرانی می پردازند. اما هیچ گروهی به جدیت ما پیگیر این قضیه نیست. حتی فمینیست ها بر ما خرده می گیرند که این موضوع مشکل زن ایرانی نیست لذا صرف وقت و انرژی برای این موضوع، ضرورتی ندارد. در حقیقت از آن جا که این مسئله در سطح رسانه ها مطرح نیست، پرداختن به آن نفعی برای فمینیست ها ندارد و آن ها از این طریق نمی توانند خود را بیش از پیش مطرح کنند. البته ما هم هدف خودمان را داریم و راهمان را ادامه می دهیم. ما حتی اگر بتوانیم یک نفر را هم آگاه کنیم برایمان برد محسوب می شود.
  • در پایان اگر مطلبی هست، بفرمایید
  • مظفریان: امیدوارم با تلاشی که می کنیم جامعه و پیش از آن مسئولان و مدیران جامعه، ابتدا ناقص سازی جنسی زنان را به عنوان یک معضل موجود در ایران بپذیرند و در گام دوم،  در جهت رفع این نقیصه اقدام قانونی و اجرایی لازم را در برنامه های خود قرار دهند. افراد جامعه هم تلاش کنند تا سطح آگاهی نسبت به این موضوع را در میان اقشار مختلف جامعه به خصوص بخش های مبتلا، افزایش دهند.

منبع: موسسه بین المللی دیدبان عدالت

آیا مسئولین به اندازه کافی از آسیب های اجتماعی استان هرمزگان مطلع هستند؟

آیا مسئولین به اندازه کافی از آسیب های اجتماعی استان هرمزگان مطلع هستند؟

مصاحبه با رئیس دانشکده علوم پزشکی استان هرمزگان در خصوص ختنه دختران

گزارش ویژه کمپین گام به گام تا توقف ناقص سازی جنسی زنان

سمیره حنایی- رایحه مظفریان

پیش از این مطالعات زیادی در زمینه ختنه دختران در استان هرمزگان توسط کمپین گام به گام تا توقف ناقص سازی جنسی زنان از شهرستان هایی از این استان منتشر شده است. ولی نکته اساسی اشاره قانونی جهت توجه به خاطیان و مجرمانیست که دست به انجام چنین عملی می زنند و در نظر گرفتن بخشی از جامعه به عنوان کسانی که قربانی این سنت می شوند. دو سال پیش مطلبی منتشر شد مبنی بر خونریزی ناشی از جراحت دختری به نام سحر بر اثر ختنه که با ارجاع به بیمارستان مرکزی شهرستان بوکان این خبر علنی شد. اما کدام مسئول عکس العمل نشان داد؟ آیا سحر تنها یک مورد خاص است؟ تکلیف باقی سحرها چیست؟

در بخشی با عنوان اعمال آسیب زا آمده است که بنابه ماده‌ی ۶۶۴ (بعد از اصلاح قانون، ماده ۶۶۳ به ۶۶۴ تغییر پیدا کرد) قانون مجازات اسلامی ناقص سازی جنسی زنان نوعی خشونت است که همچنان در مناطقی از ایران، هرمزگان و منطقه های کردنشین، انجام می گیرد. همچنین بنابر اجلاس عمومی شماره ۱۸ در سال ۲۰۱۴ با عنوان شیوه های مضر، به طور مشترک با کمیته رفع تبعیض علیه زنان بنا شد اقداماتی موثری در جهت اجرایی شدن ماده ۶۶۴ و جلوگیری از ناقص سازی جنسی زنان در سراسر کشور صورت بگیرد.

در ماده‌ی ۶۶۴ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ نیز آمده است که: “قطع و از بین بردن هر یک از دو طرف اندام تناسلی زن، موجب نصف دیه‌ی کامل زن است و قطع و از بین بردن بخشی از آن، به همان نسبت دیه دارد.” در این حکم فرقی میان باکره و غیر باکره، خردسال و بزرگسال، سالم و معیوب از قبیل رتقاء و قرناء نیست.

علاوه بر این ماده، مواد دیگری از همین قانون هم به مباحث مشابهی پرداخته اند: 
- ماده‌ی ۷۰۴: از بین بردن قدرت انزال یا تولید مثل مرد یا بارداری زن و یا از بین بردن لذت مقاربت زن یا مرد، موجب ارش اشت. 
- ماده‌ی ۷۰۷: از بین بردن کامل قدرت مقاربت، موجب دیه‌ی کامل است. 
- ماده‌ی ۷۰۸: از بین بردن یا نقص دائم یا موقت حواس یا منافع دیگر مانند لامسه، خواب و عادت ماهانه و نیز به وجود آوردن امراضی مانند لرزش، تشنگی، گرسنگی، ترس و غش، موجب ارش است. 
- ماد‌ی ۴۴۹: “ارش” دیه‌ی غیرمقدر است که میزان آن در شرع تعیین نشده است و دادگاه با لحاظ نوع و کیفیت جنایت و تاثیر آن بر سلامت مجنی‌علیه و میزان خسارت وارده با در نظر گرفتن دیه‌ی مقدر و با جلب نظر کارشناس میزان آن را تعیین می‌کند. مقررات دیه‌ی مقدر در مورد ارش جریان دارد، مگر این‌که در این قانون ترتیب دیگری مقرر شود.

با وجود انتشار دو گزارش اخیر مهرخانه در خصوص فعالیت های در دست انجام دو نهاد مهم استان هرمزگان یعنی حوزه علمیه و بخش آسیب های اجتماعی استانداری به نظر می رسد یکی از اساسی ترین حوزه هایی که تداوم چنین سنتی به آن ها مربوط می شود سازمان علوم پزشکی که با وچود انتشار مطالب متعدد مسئول این سازمان از چنین آسیبی در استان آگاهی ندارد. این ضعف البته تنها به حوزه علوم پزشکی مربوط نمی شود بلکه در سایر حوزه های مرتبط هم وجود دارد که یا از وجد چنین آسیبی ابراز بی اطلاعی شده و یا بی توجهی و یا اینکه مسئولین دیر به فکر چاره افتاده اند. اگر چه این اواخر مسئولین استان هرمزگان لب به سخن گفتن در مورد تابویی کردند که سال ها پیش هیچ حوزه مطبوعاتی جرأت به زبان آوردن هم نداشت. امید است سایر مسئولین استان هایی مانند کرماانشاه و کردستان و آذربایجان غربی هم مسئولیت های واگذار شده را جدی گرفته و در راه ریشه کنی سنت ختنه دختران با فعالین این حوزه همگام شوند.

در ادامه خلاصه مصاحبه ای آمده است با دکتر سید حسین داودی (دکترای تغذیه) رئیس دانشگاه علوم پزشکی بندرعباس (مدیر کل سازمان علوم پزشکی استان هرمزگان) که صحت ادعای ما  مبنی بر عدم آگاهی کافی از وضعیت منطقه تحت پوشش این نهاد را ثابت می کند. ایشان حتی از تکرار واژه ختنه در صحبت هایشان پرهیز دارند و تنها تکیه می کنند به سوال نخستین و آن را مرجع قرار می دهند!

نسخه صوتی مصاحبه در اینجا و یا پایان خبر قابل دریافت است.

  • سوال: علوم پزشکی تا چه اندازه از شیوع ناقص سازی جنسی زنان در هرمزگان اطلاع دارد؟ چه برنامه ها و راهکارهایی ارائه داده است؟
  • پاسخ: در مورد این مقوله اگر رویکرد اجتماعی به مسئله سلامت داشته باشیم عوامل موثر بر سلامت را در آیتم‌های دیگری هم داریم. مثل طلاق مثل همسرآزاری مثل کودک آزاری مثل اعتیادهمه این موارد جزو عواملی هستند که بر سلامت تاثیر گذارند. در تمام این سالها مسئولیتی داشتیم در عرصه استانی که چه از لحاظ نرم افزاری و چه از لحاظ سخت افزاری زیرساخت های سلامت را بهبود بخشیم. بر اساس ابزارهای که خودش در اختیار داشته قدم برداریم. طی سالهای گذشته مخصوصا در طی سال گذشته و امسال دانشگاه یکی از برنامه‌هایی که برای خودش تعریف کرده این است که نگاه به سلامت را با رویکرد اجتماعی دنبال کند؛ به عوامل اجتماعی موثر بر سلامت نگاه ویژه داشته باشد از جمله چالش و مشکلی که فرمودید! بعضی اوقات اطلاعات در دسترس ثبت شده است و در برخی مواقع صحبت نشده اما ما آموزش هایی در سطح استان داشتیم مخصوصا در منطقه قشم برگزار کردیم هم برای شیوخ و علمای منطقه و هم که افراد موثری در جامعه هستند. با خانم ها هم جلساتی داشتیم و مشکلات مرتبط با آسیب هایی که سبب صدمه به خانم ها می شود! آنها را پیگیری کردیم. این گونه امور! اموری نیستند که با مداخله (قابل حل باشند) چون یک نگاه و رویکرد و یک بحث رفتاری هست پس برای تغییر رفتار ما یکی از راه های مهم و مستمری که باید به آن توجه کنیم آموزش است. یکی از کانون هایی که می تواند در این امر به ما کمک کند رسانه می باشد. اگر ما و رسانه در کنار هم قرار بگیریم بسیاری از این چالش ها که شما یکی از آن ها را نام بردید از طریق آگاهی دادن به مردم حل خواهد شد. چون آگاهی باعث تغییر رفتار می شود.

stop fgm iran

 

مطالب مرتبط را اینجا می توانید دنبال کنید:

ردپای ناقص سازی جنسی زنان در میناب

ختنه دختران؛ مطالعه موردی شهرستان قشم

ختنه کردن دختران از آمریکا تا برخی استان های ایران: گزارش شفقنا زندگی از تبعات دردناک ناقص سازی جنسی زنان‏‎‏

ختنه کردن دختران از آمریکا تا برخی استان های ایران: گزارش شفقنا زندگی از تبعات دردناک ناقص سازی جنسی زنان‏‎‏

ختنه کردن دختران از آمریکا تا برخی استان های ایران: گزارش شفقنا زندگی از تبعات دردناک ناقص سازی جنسی زنان‏‎‏

شفقنا زندگی- فاطمه طاهری: ناقص‌سازی جنسی زنان فرایندی است که در آن بخشی از اندام تناسلی دختران بریده می‌شود. این فرایند از نظر شدت انواع مختلفی دارد: از بریدن بخشی از لب کوچک تناسلی تا بریدن کامل لب کوچک یا بزرگ و یا هر دو. در این موارد، ختنه‌کننده چیزی جز یک سوراخ کوچک، که با بافت آسیب‌دیده احاطه شده است، باقی نمی‌گذارد. شایع‌ترین نوع ناقص‌سازی جنسی زنان بریدن کلیتوریس است. دختربچه‌هایی که این عمل روی آنها صورت می‌گیرد در حالی بزرگ می‌شوند که عوارض شدیدی در شرایط مختلف زندگی‌شان (همچون خونریزی ماهانه، دخول جنسی، بارداری و زایمان) سلامت آنها را تهدید می‌کند.

براساس تخمین سازمان بهداشت جهانی بین ۱۰۰ تا ۱۴۰ میلیون زن در سراسر جهان از عواقب ناقص‌سازی جنسی رنج می‌برند. حداقل ۳۰ میلیون دختربچه زیر پانزده سال در خطر ناقص‌سازی جنسی‌اند. اما آنچه بیشتر تعجب‌آور است این است که، براساس آمار مراکز کنترل و پیشگیری بیماری‌ها، تقریبا ۲۵۰ هزار نفر از این دختران در امریکا زندگی می‌کنند. بیمارستان زنان برینگام معتقد است این آمار ۲۲۸ هزار نفر است که حدود ۳۸ هزار نفر در کالیفرنیا، ۲۶ هزار نفر در نیویورک و ۱۹ هزار نفر در نیوجرسی هستند.

با وجود اینکه سازمان ملل و سازمان‌های غیرانتفاعی مستقل بسیاری در سراسر جهان برای افزایش آگاهی در زمینه ناقص‌سازی جنسی زنان و کاهش تعداد افراد تحت ریسک تلاش می‌کنند، قربانیان ناقص‌سازی جنسی تقریبا هیچ منبع و مرجعی ندارند. آنها باید با عوارض آنچه بر آنها رفته است زندگی کنند.

ناقص سازی زنان و یا ختنه مساله ای است که مدت ها ان جی او های حقوق بشری را فعال کرده است مساله ای که شاید در ابتدا با شائبه در دنیای اسلام مطرح شد اما بعد از آن رد پای آن در کشورهای آفریقایی و یا حتی اروپایی دیده شد.

براساس گزارش های منتشر شده در سال ۲۰۱۵ تخمین زده شده که در بریتانیا ، حدود ۶۰ هزار دختر بین سن ۰-۱۴ سال از مادرانی که خود قربانی ختنه (ناقص سازی جنسی) بوده اند متولد شده اند ( عاملی که ریسک در معرض ختنه قرار گرفتن این دختران را بالا می برد).

حدود ۱۰۳ هزار زن بین سنین ۱۵ تا ۴۹ و ۲۴ هزار زن بالای ۵۰ سال که به بریتانیا مهاجرت کرده اند با عوارض ناشی از ناقص سازی جنسی (ختنه زنان) زندگی می کنند. همچنین، حدود ۱۰ هزار دختر بچه زیر ۱۵ سال که به بریتانیا مهاجرت کرده اند به احتمال زیاد تحت ختنه قرار گرفته اند.

دولت بریتانیا گزارش موارد ختنه زنان را وظیفه هر شهروندی دانسته است که می توانند «باتوجه نشان دادن» و «جلوگیری از وقوع آن»  در پایان دادن به معضل « ناقص سازی جنسی »  که زندگی این زنان را برای همیشه تحت تاثیر قرار میدهد کمک کنند.

البته در حال حاضر بسیاری از پزشکان در امریکا تلاش هایی برای ترمیم بدن زنان بعد از ختنه انجام داده اند که موفقیت آمیز بوده است. گری، از مدیران این سازمان، می‌گوید: « قطعا سازمان ملل و سازمان‌های مختلف بسیاری برای جلوگیری از این عمل تلاش می‌کنند، اما کسی به فکر زنانی نیست که اکنون قربانی این رسم شده اند.»

از این رو خبرنگار شفقنا زندگی با رایحه مظفریان دانش آموخته کارشناسی ارشد جامعه شناسی دانشگاه شیراز؛ نویسنده کتاب “تیغ و سنت” و موسس “گام به گام تا توقف ناقص سازی جنسی زنان در ایران” که اولین انجمن تخصصی جلوگیری از شیوع این عمل در ایران است به گفت و گو نشست.

ناقص سازی جنسی زنان با حقوق مصرح در اسلام در تضاد است

این  مدیر انجمن تخصصی جلوگیری از شیوع ختنه زنان در ایران گفت: از نظر اسلام حقوقی مانند حق زندگی، حق برخورداری از بدنی سالم، حق استفاده از بهداشت و زندگی سالم، حق برخورداری از لذت بردن از رابطه جنسی، حق انتخاب و غیره حقوقی از این دست در نظر گرفته شده است که ناقص سازی جنسی زنان با تمام این حقوق در تضاد است بنابراین نمی توان این موضوع را ریشه در اسلام دانست.

مظفریان در پاسخ به این سوال که  آیا ختنه زنان مسئله فرهنگی است یا ناشی از احکام اسلام است گفت:من تنها با در نظر گرفتن شرایط ایران  صحبت می کنم؛ چون موقعیت هر کشوری متفاوت است. اما اگر به طور کلی ریشه های این عمل به دقت مورد بررسی قرار گیرد خطی از شیوع آن در پیش از اسلام و سایر ادیان به عنوان یک سنت در میان قبایل آفریقا یافت میشود.

وی در ارتباط با حکم صریحی در ارتباط با ناقص سازی زنان افزود:احکام در میان مذاهب مختلف اسلام و حتی در مناطق مختلف متفاوت است. در کل در قرآن  رد پایی از این گونه عمل که خیلی جاها انجام می شود وجود ندارد. تنها عامل رواج ناقص سازی جنسی زنان بر پایه برخی برداشت از معدود روایاتی است که بزرگان به طور کلی نسبت به این عمل اظهار نظر کرده باشند و در میان مراجع معاصر نیز احکام متفاوتی وجود دارد.

این موسس انجمن تخصصی جلوگیری از شیوع ختنه زنان در ایران  در ارتباط با آمار و اعداد در ایران گفت: آمار رسمی از میزان شیوع این عمل در ایران و همچنین مناطق وجود ندارد و هر کاری صورت گرفته با همت و پشتکار پژوهشگران مستقل بوده است چرا که اگر از سوی هر مرجع رسمی و دولتی پذیرفته شود که این عمل در ایران در برخی مناطق شایع است مسوولیتی به سایر وظایف ارگان های مربوط اضافه می کند اما تا کنون تلاش پژوهشگران و همچنین رسانه ای کردن این عمل و اطلاع رسانی به ارگان های دولتی به این جهت بوده که بتوان از حمایت های ملی و بین المللی بهره گرفت. گام به گام تا توقف ناقص سازی جنسی زنان در ایران به همین دلیل شکل گرفته است و با انتشار خبرها و گزارش ها و تسلیم اطلاعات لازم و مکفی به معاونت امور زنان و مرجع ملی حقوق کودک وزارت دادگستری توانسته است موافقت این دو مرجع را برای همکاری های آتی جلب کند اگرچه حدود دو سال است که برای عملی شدن وعده های این دو مرجع صبر کرده ایم امیدواریم در سال جاری بتوانیم پروژه آگاهی رسانی رسمی را آغاز کنیم.

وی با اشاره به اینکه ممنوعیت رسمی قانونی هم که مختص به این عمل باشد وجود ندارد تصریح کرد: اما قوانینی ملی و بین المللی وجود دارند که میتوان به واسطه آنها برای ممنوع کردن این عمل استفاده کرد اما به هر حال این قوانین بلااشکال نیستند. از منظر بین المللی موادی در کنوانسیون حقوق کودک یا توافق نامه های سران کشورهای اسلامی و یا توصیه نامه های کمیته حقوق بشر و کودک به این موضوع پرداخته اند از نظر ملی هم میتوان به ماده ۶۶۴ و ۷۰۴ تا ۷۰۸ قانون مجازات اسلامی اشاره کرد که البته به صورت مستقیم ناقص سازی جنسی زنان را تحت پوشش قرار نمیدهد بلکه به سبب صدمه ای که قطع عضو جنسی بر بدن یک زن به جا می گذارد مجازاتی تعیین کرده است.

عمل ختنه سازی زنان در ۴ استان ایران

وی ادامه داد: آمارهای پژوهشگران نشان میدهد که در چهار استان هرمزگان، کردستان ،کرمانشاه و آذربایجان غربی به صورت پراکنده این عمل همچنان رواج دارد اما میتوان استان های هم مرز این مناطق و هم به عنوان استان های مشکوک در نظر گرفت.

مظفریان در پاسخ به این سوال که با توجه به اینکه  از منظر جهانی این امر نقض حقوق اساسی زنان و کودکان شمرده می شود. آیا چنین گزاره ای از منظر اسلامی قابل دفاع است اظهار کرد: از نظر اسلام چندین حق مانند حق زندگی، حق برخورداری از بدنی سالم، حق استفاده از بهداشت و زندگی سالم، حق برخورداری از لذت بردن از رابطه جنسی، حق انتخاب حقوقی از این دست در نظر گرفته شده است که شیوع ناقص سازی جنسی زنان با تمام این حقوق در تضاد است.

۱۵۰ میلیون زن ختنه شده در جهان وجود دارد

وی در پاسخ به این سوال که  چرا در حالیکه که از منظر پزشکی ثابت شده است که ختنه زنان تبعات روحی٬ روانی و جسمی فراوانی برای زنان دارد٬ در برخی فرقه های اسلامی هنوز این عمل مورد تأکید قرار می گیرد گفت:به این دلیل که آگاهی رسانی دقیق به مراجع و پیروان این مذاهب داده نشده است. تقریبا نزدیک به دو دهه هست که سازمان های بین المللی نسبت به شیوع و عوارض این عمل آگاه شدند و تلاش دارند دیگران را هم آگاه سازند ولی حدود ۱۵۰ میلیون زن ختنه شده در جهان وجود دارد و دختر بچه های این زنان و اطرافیانشان در معرض خطر هستند همچنین هر ۱۱ ثانیه یک بار یک دختر در جهان ختنه میشود. این آمارها با در نظر گرفتن سی کشوری است که در لیست کشورهایی قرار دارد که ناقص سازی جنسی زنان در آنها رواج دارد ولی بیش از ۱۰ کشور از جمله ایران هنوز در این لیست قرار ندارد. بنابراین با تعداد قربانیان زیادی روبرو هستند و آگاهی رسانی کار ساده ای نیست.

سنت و فرهنگ موثرتر از برخی تفاسیر معدود مذهبی در ناقص سازی زنان

وی در ادامه خاطر نشان کرد: این عمل هم تنها معطوف به قشر خاصی از مسلمانان نیست. به عنوان مثال در میان یهودیان اتیوپی تبار که از اتیوپی به اسراییل مهاجرت کرده اند هم این عمل شایع است پس به عنوان مثال اسراییل  که این عمل آنجا شایع هست. در آفریقا مختص به مذهب نیست بلکه فرهنگ و سنت حرف اول را میزند. البته در میان شیعیان ایرانی این عمل تقریبا شایع نیست اما در میان شیعیان بخشی از هند و پاکستان و همچنین شیعیان مرکز و جنوب عراق این عمل بعضا انجام میشود؛ بنابراین به طور کلی شاید بتوان سنت و فرهنگ را مسلط تر و موثرتر از برخی تفاسیر معدود مذهبی دانست.

این نویسنده در پاسخ به این سوال که  آیا در تحقیقی در مورد مشکلات روحی این زنان انجام شده است گفت: یک پژوهشی توسط دکتر عثمان محمودی انجام شده که نشان میدهد این زنان دچار کمبود اعتماد به نفس و مشکلاتی در رضایت جنسی و عدم لذت از رابطه میشوند. در موارد بسیار شدید آسیب دیدگی در دنیا متخصصان عمل ترمیم را انجام میدهند اما متاسفانه در همه موارد عمل ترمیم نمیتواند پاسخ گوی آسیب های جسمی و روحی این افراد باشد.

در پایان فتوای حضرت آیت الله سیستانی را در این خصوص به اطلاع رسانده می شود:

 آیا ختنه دختران واجب است یا فقط مستحب و سنت است ؟

پاسخ: اگر منظور از ختنه دختر بریدن پوسته عضو جنسی زن (خروسه) باشد، صحیح آنست که این کار سنت شرعی نیست، بلکه در صورتی که به دختر آسیب برساند حرام می باشد . و اما قطع خود عضو جنسی زن و یا قطع قسمتی از آن به یقین جنایتی در حق دختر محسوب می شود و برای والدین هیچگونه مجوّزی در اقدام به آن وجود ندارد .

منبع

تکه‌‌ای گوشت در دستان پدرم

تکه‌‌ای گوشت در دستان پدرم

ناقص‌سازی زنان و دختران

“وقتی خودم ختنه می‌شدم نفهمیدم چه شده، اما وقتی مادر شوهرم، دخترم را برد توی اتاق تا بدهد دست بی‌بی، ضجه ‌می‌زدم، فریاد می‌کشیدم که نکند اما زنهای همسایه می‌گفتند: حالا نمی فهمی، این برای خودش خوب است.”
صدایش پشت تلفن می‌لرزد، سکوت می‌کند. فرصت می‌دهم تا بغضش را فرو دهد. ادامه می‌دهد:” اما سر دختر دومم، نگذاشتم. گفتم زهرا را می‌برم و فرار می‌کنم. خب بزرگتر هم بودم. بیست سالم شده بود و شوهرم باور می‌کرد که می‌توانم فرار کنم. به مادرش گفت که بی‌بی حق ندارد پا در خانه ما بگذارد.”

حالا زهرا ۱۸ ساله است و سالم و مریم ۲۰ ساله و ختنه شده. مریم در کرمانشاه درس می‌خواند و زهرا پشت کنکوری است. مادر ۳۶ ساله است و ختنه شده، مثل همه زن‌های همسایه، مثل مادر شوهرش و مثل مادرش، مثل بسیاری از زنان ختنه شده در مناطق مختلف جنوب و غرب ایران.
ناقص‌سازی جنسی زنان عملی است با سابقه طولانی در تاریخ بشریت که در آن تمام یا قسمتی از اندام تناسلی خارجی زنان برداشته می‌شود. به گفته جامعه‌شناسان، این کار عمدتا به عنوان ابزاری برای کنترل جنسی زنان به کار می‌رود. عمل ناقص‌سازی جنسی عمدتا بر روی دختران جوانی انجام می‌شود که اراده‌ای برای کنترل بدنشان ندارند و نمی‌توانند در برابر انجام آن مقاومت کنند.

با این که بسیاری معتقدند که عمل ختنه ریشه در مسایل مذهبی دارد، همان طور که گفته شد گروه شبه نظامی داعش پس از تصرف شهر موصل عراق دستور داد این حکم اسلامی برای تمامی زنان ۱۱ تا ۴۶ ساله اجرا شود، واقعیت این است که ناقص‌سازی جنسی زنان بیش از همه از حمایت سنت، فرهنگ و باورهای غلط برخوردار است.

با این که بسیاری معتقدند که عمل ختنه ریشه در مسایل مذهبی دارد، همان طور که گفته شد گروه شبه نظامی داعش پس از تصرف شهر موصل عراق دستور داد این حکم اسلامی برای تمامی زنان ۱۱ تا ۴۶ ساله اجرا شود، واقعیت این است که ناقص‌سازی جنسی زنان بیش gosh-318x500از همه از حمایت سنت، فرهنگ و باورهای غلط برخوردار است.
با توجه به بررسی‌هایی که تاکنون در مورد عمل ختنه در ایران انجام شده، به نظر می‌رسد بیش از هر گروه دیگری، زنان و دخترانی که در گروه اقلیت قومی کرد و یا عرب قرار دارند قربانی ناقص‌سازی جنسی می‌شوند. رایحه مظفریان، کارشناس ارشد جمعیت و نویسنده کتاب تیغ و سنت می‌گوید:” این که از واژه اقلیت استفاده می‌شود نباید مخاطب را به گمراهی بیندازد که حتما این عمل در میان تعداد کمی از روستاییان فلان شهرستان دور انجام می‌شود…همان طور که رییس انجمن مددکاری ایران به گمانم در سال ۸۸ اظهار داشت که ختنه زنان در میان روستاهایی با جمعیت کمتر از ۱۰۰۰نفر انجام می‌شود. این حرف زمانی زده شد که تازه پژوهشگران مشغول مطالعه بودند و معلوم نیست ایشان طبق چه اسنادی این ادعا را مطرح کرده‌اند. در حالی که به عنوان مثال در منطقه وسیع قشم آمار ۸۰ درصدی قابل انکار نیست که هیچ بلکه شعار جامعه جهانی هم این است که حتی ختنه شدن یک زن هم در یک جامعه قابل گذشت نیست.”

علاوه بر آمار ۸۰ درصدی زنان ختنه شده در جزیره قشم که حاصل پژوهش خانم مظفریان بود، تحقیقاتی در سایر نقاط ایران انجام شده که نتایج آن دور از انتظار است. در پژوهشی که در کردستان ایران توسط طاهره پاشایی و همکارانش انجام شده، ۵۵ درصداز افراد مورد مطالعه تحت عمل ناقص‌سازی جنسی قرار گرفته بودند.
پژوهشی نیز در سال ۸۶ توسط پریسا رضا زاده جلالی در بندر کنگ صورت گرفت. این پژوهش نشان داد که ۷۰ درصد دختران بندر کنگ ختنه می شوند. بیشتر زنان پاسخ دهنده بین سنین ۲۵ تا ۳۵ سال بودند و ۶۲ درصد از زنان نیز سنّی بودند.
رایحه مظفریان در تحلیل این آمار می‌گوید:” به هر حال این مناطق از مرکز دور افتاده هستند و ارتباطشان با مرکز کم است. در نتیجه جامعه سنتی باقی مانده و توجیه و جدا کردن آنها از موضوعاتی که قرنهاست در میان آنها رواج دارد مشکل است.”


فتاوای شیعی

با این که آیت‌الله خامنه‌ای ختنه زنان را واجب نمی‌داند اما این عمل همچنان در نقاطی از غرب و جنوب ایران انجام می‌شود به گونه‌ای که در سال جاری نام ایران نیز در لیست کشورهایی که باید در آنها با ناقص‌سازی جنسی زنان مبارزه شود، جا گرفته بود.
با این همه حتی رهبر جمهوری اسلامی نیز ناقص‌سازی جنسی زنان را مذموم یا حرام نشمارده که فتوای او بتواند بر فتاوایی که این عمل را توصیه می‌کند تاثیر بگذارد. آیت‌الله نوری همدانی در پاسخ به سوالی در مورد ختنه زنان، این عمل را “عمل مکرمه‌ای” برای زنان دانسته است. آیت الله جوادی عاملی نیز در پاسخ استفتایی در این مورد نوشته است:” زنان هم می‌توانند مانند مردان ختنه کنند، یعنی قسمتی از اطراف مهبل خود را بردارند. این کار در اسلام حرام نیست و در بین اهل سنت رواج دارد و باعث می‌شود زن در نظر شوهر خود دوست داشتنی‌تر و نیکوتر جلوه کند. در روایاتی داریم که پیامبر خدا
این کار را تایید و بلکه سفارش کرده است.”
رایحه مظفریان اما معتقد است که نمی‌‌‌توان رابطه مشخصی میان ناقص‌سازی جنسی زنان و مذهب افراد یافت. او ب مجله تابلو می‌گوید:” توجه کنید وقتی ازکشوری به کشور دیگر میرویم موضوع متفاوت است. در کشورهای آفریقایی فرقی ندارد شما چه مذهبی دارید یا اصلا مذهب دارید یا نه. این عمل در بین تمام مذاهب رواج دارد.
وقتی به عراق می‌رسیم شیعیان پا به پای اهل تسنن در مرکز و جنوب عراق این عمل را انجام می‌دهند.در عربستان وهابی هایی که اجدادشان از آفریقا مهاجرت کردند ولی امروزه همچنان عرب و وهابی محسوب می‌شوند دخترانشان را به بدترین شکل ختنه می‌کنند.”
به گفته این پژوهشگر ساکن ایران، نشانه گرفتن سنی‌ها شاید این وحشت را ایجاد کند که اکثریت شیعه ایران در تلاشند از هر طریق تضادها را افزایش دهند. در حالی که پژوهشگران تلاش دارند علل شیوع این عمل را شناسایی کنند کما اینکه معترفیم که درصدی از شیعیان همجوار سنی‌ها هم این عمل را انجام می‌دهند.
خانم مظفریان گروهی از مالکیان را مثال می‌زند که سنی هستند و بیشتر در سیستان و بلوچستان زندگی می‌کنند و عمل ختنه دختران در میان آنها رواج ندارد.
با این همه خانم مظفریان می‌گوید: باید بپذیریم که انعطاف مذهب شیعه در اسلام از حتا شافعی بیشتر است. چون شیعیان به فتوا و دستورات مراجع عمل می‌کنند، گاهی، بعضی مسایل قابلیت تغییر دارند کما اینکه در طول تاریخ شاهد پیروی گروهی مردم از فرمان مراجع بوده‌ایم. درحالی که سنی ها بر اساس کتب و آیاتِ بدونِ تغییر به مسایل نگاه می‌کنند. در موارد بسیاری ملاهای سنی در منبر اظهار داشته‌اند که طبق حدیثی از پیامبر بهتر است ختنه به همان شکل اجرا شود ویا رقیق‌تر، اما فرمانی بر منع آن به طور مستقیم نمی‌دهند چون این موضوع باید به پای میز مجمع فتوای جنوب یا غرب یا مرکز کشیده شود و دسته جمعی کل شیوخ عظما درباره اش نظر دهند و به توافق برسند که طبیعتا بسیار مشکل است و خالی از اختلاف نخواهد بود.


انواع ناقص‌سازی جنسی زنان

شدت ناقص سازی نیز به نوع نگرش مجری آن و فرهنگ حاکم بر منطقه بستگی دارد. براساس آنچه سازمان یونیسف اعلام کرده، سه درجه از ناقص‌سازی جنسی در جهان رواج دارد. نوع اول آن، برداشتن جزئی با کلی کلیتورس است. در نوع دوم، کلیتوریس به طور جزئی یا کلی برداشته می‌شود و لب‌های کوچک فرج بریده می‌شود. در نوع سوم که بیشتر در قبایل بدوی آفریقایی مشاهده می‌شود، مجرای مهبل با ایجاد یک مهر و موم تنگ می‌شود و لب‌های کوچک و گاهی لب‌های بزرگ فرج برش داده می‌شود.
آن گونه که تحقیقات نشان داده، رایج‌ترین نوع ناقص‌سازی جنسی زنان برش کلیتوریس و لب‌های فرج است که بر روی هشتاد درصد از قربانیان اعمال می‌شود.
هر چه عمل ناقص‌سازی عمیق‌تر باشد علاوه بر نقص جسمانی که برای دختر ایجاد می‌شود، احتمال بروز عفونت و بیماری‌های ثانویه نیز افزایش پیدا می‌کند؛ به خصوص این که عمل ناقص‌سازی عمدتا توسط قابله‌های قدیمی و زنان پیر در روستاها انجام می‌شود که کوچکترین توجهی به مسایل بهداشتی ندارند.
رایحه مظفریان در تحقیقاتش در جزیره قشم که در کتاب تیغ و سنت منتشر شده، دریافته زنانی که در این منطقه مسئولیت ختنه دختران را برعهده دارند، علاوه بر این وظیفه شستن زنان مرده، قرآن درس دادن به کودکان و نیز زایمان زنان را نیز انجام می‌دهند.
در ایران اما یافتن زنانی که عمل ناقص سازی جنسی بر آنها اعمال شده است، بسیار دشوارتر از آن است که تصور می‌رود. دلیل آن نیز نه کم بودن زنانی است که ختنه شده‌اند و نه مشکل زبانی و برقراری ارتباط. انگار همدلی‌ای برای پنهان کردن آنچه برآنها رفته است در میانشان وجود دارد. زنان ختنه شده در مورد دیگران به راحتی سخن می‌گویند اما نوبت به خودشان که می‌رسد، سکوت می‌کنند و برای خاتمه گفت‌و گو بهانه‌ای می‌تراشند.

فعالان مسایل زنان می‌گویند که ناقص سازی جنسی زنان در ایران، اساسا عملی زنانه است که به وسیله ماماهای مسن و مادربزرگ‌های خانواده مدیریت می‌شود.عمده زنانی نیز که فرزندانشان را به دست این ماماها می‌سپرند معتقدند که ختنه دختران برای سلامت آنها مفید است و به بهداشت و پاکی و مسلمان شدن آنها کمک می‌کند.

فعالان مسایل زنان می‌گویند که ناقص سازی جنسی زنان در ایران، اساسا عملی زنانه است که به وسیله ماماهای مسن و مادربزرگ‌های خانواده مدیریت می‌شود.
عمده زنانی نیز که فرزندانشان را به دست این ماماها می‌سپرند معتقدند که ختنه دختران برای سلامت آنها مفید است و به بهداشت و پاکی و مسلمان شدن آنها کمک می‌کند.
رایحه مظفریان در کتاب تیغ و سنت با چند تن از دختران ختنه شده در جزیر قشم گفت و گو کرده است. دختر ۲۱ ساله‌ای نیز که در سن ده سالگی عمل ناقص‌سازی جنسی بر روی او انجام شده، آن روز را این‌چنین شرح می‌دهد: من با پدرم نزد دایه رفتیم. او یک پارچه سفید روی یک تخته چوبی پهن کرد تا روی آن بنشینم. دست و تیغش را ضد عفونی کرد، پدرم در گوشه‌ای نشسته بود. من گریه می‌کردم. دایه گفت: چشمانت را ببند. تا چشمانم را باز کردم، کارش تمام شد، یک تکه گوشت به پدرم داد، یک دارو هم داد که باید با آن حمام می‌کردم. دامن گشادی پایم بود. چون نمی‌توانستم درست راه بروم، الان بیشتر در کودکی یا نوزادی دختران را ختنه می‌کنند و می‌گویند همان ادرار اول جای زخم را خوب می‌کند….