رایحه مظفریان در گفتگو با دیدبان عدالت مطرح کرد: مهمترین مانع بر سر راه ما، انکار وجود مشکلی به نام ختنه دختران است که هم از سوی جامعه و هم از سوی دولت صورت می گیرد. متاسفانه هیچ مسئولی در ایران نمی پذیرد که چنین معضلی در کشور وجود دارد.

به نام خدا

رایحه مظفریان دانشجوی مقطع دکترای جامعه شناسی، حدود 10 سال است که  بر موضوع ناقص سازی جنسی زنان متمرکز شده است و تا امروز فعالیت های متعددی را برای برطرف کردن این معضل از جامعه زنان ایرانی انجام داده است. موسسه بین المللی دیدبان عدالت طی گفتگویی با ایشان به بررسی معضل ناقص سازی جنسی زنان می پردازد:

  • چه شد که موضوع ناقص سازی جنسی زنان توجه شما را به خود جلب کرد و بر آن تمرکز کردید؟
  • مظفریان: با خواندن کتاب (گل صحرا) نوشته واریس دیری که مادرم به من هدیه داده بود با موضوع ختنه دختران آشنا شدم. در ابتدا این سوال برایم مطرح شد که آیا این موضوع در ایران هم جریان دارد یا نه! با انجام اندکی جستجو در اینترنت متوجه کمبود منابع در این زمینه شدم. خیلی اتفاقی یا به عبارتی دلی یک شب با یک ساک کوچک راهی جزیره قشم شدم و تحقیقاتی میدانی در این زمینه را شروع کردم. بر اساس تحقیقاتی که در آنجا انجام دادم به صورت قطعی تصمیم گرفتم که ناقص سازی جنسی زنان با تمرکز بر منطقه قشم به عنوان موضوع پایان نامه دوره ارشدم باشد. پس از این که پایان نامه به اتمام رسید، آن را به صورت کتابی با عنوان (تیغ و سنت) منتشر کردم و در کنفرانس ها و همایش های مختلف داخلی و خارجی به ارائه سخنرانی پیرامون این موضوع پرداختم. اما لازم بود این اطلاعات در اختیار عموم قرار بگیرد. به خاطر همین سایت www.stopfgmiran.com   را راه اندازی کردم و اطلاعات لازم درباره این موضوع را در این سایت منتشر کردم. تولید فیلم مستند و فیلم های کوتاه درباره این موضوع هم از دیگر فعالیت های پیرامونی این کمپین بوده است.
  • تعریف (ناقص سازی جنسی زنان) چیست؟
  • مظفریان: هرگونه آسیب رسانی به اندام تناسلی زنان ناقص سازی جنسی زنان تلقی می شود. این موضوع در حقیقت  فعالیت جنسی زن را مختل کرده و رابطه جنسی را با مشکل رو به رو می کند. بر اساس میزان ناقص سازی، این موضوع تقسیم بندی می شود؛ نو ع اول آن آسیب زدن به کلیتوریس به هر میزان و به هر شکل است که شایع ترین نوع آن در ایران است.

عبارت ناقص سازی جنسی زنان در حقیقت جایگزین عبارت ختنه دختران شده است. البته عبارت های دیگری مثل مثله کردن آلت تناسلی زنان هم به کار برده می شود. هر یک از این اصطلاحات جایگاه  خاصی دارد. ناقص سازی جنسی زنان به عنوان یک اصطلاح عام استفاده می شود. ختنه دختران نیز بیشتر در محافل و منابع مذهبی مورد استفاده قرار می گیرد. مثله کردن اندام جنسی زنان هم میتواند در کنار سایر اصطلاحات ذکر شده این عمل را ذیل عنوان معلولیت مطرح کند. منظور از معلولیت نیز عدم توانایی بر انجام کاری است که سابقا این توانایی وجود داشته است ولی بعد از وقوع معلولیت چه به صورت حادثه و چه مادرزادی دیگر فرد قادر به انجام عملی مانند سایر افراد سالم نیست. در ناقص سازی جنسی زنان هم توانایی برقراری رابطه جنسی از زنان گرفته می شود.

  • این موضوع چگونه در میان جوامع شیوع پیدا کرد؟
  • مظفریان: در ابتدا ختنه دختران نوعی علامت گذاری قومی – قبیله ای بود، مانند قبیله هایی که به عنوان نشانه گردن هایشان را کشیده می کنند. اما در طول زمان و تجربه به این نتیجه رسیدند که اندام جنسی زن می تواند وسیله ای برای کنترل و مدیریت رابطه جنسی زنان و دختران باشد. لذا به شکل های مختلف مثل کمربند، ناقص کردن، برداشتن و دوختن اقدام به کنترل و مدیریت رابطه جنسی زنان کردند. اما در جامعه بشری این نکته ملاک است که آنچه به صورت طبیعی به بشر داده شده است باید به صورت طبیعی حفظ شود.
  • پراکندگی جغرافیایی ناقص سازی جنسی زنان در دنیا به چه صورت است؟
  • مظفریان: در جریان انتقال سنت ها و تبادلات فرهنگی میان اقوام، پای این موضوع نیز تقریبا به همه جای دنیا باز شده است. گرچه برخی از دولت ها از اعلام موجودیت این مسئله در کشورشان خودداری می کنند.
  • میزان اهمیت این موضوع در جهان چقدر است؟
  • مظفریان: این موضوع در جهان بسیار داری اهمیت است و کشورهای آمریکای شمالی و اروپا به شدت برای حل این موضوع ایستادگی کرده و قوانین متعددی را به تصویب رسانده اند. هر ساله نیز کشورهایی به این قوانین می پیوندند. این اتفاق بیشتر در خانواده های آفریقایی رخ می دهد لذا دختران کوچک این خانواده ها که ساکن اروپا و آمریکا هستند ، قبل و بعد از سفر به کشورهای آفریقایی معاینه می شوند تا در این سفر مورد آسیب قرار نگیرند. همچنین در اروپا پزشکانی که اقدام به ناقص سازی جنسی زنان و دختران کنند و مادرانی که دخترانشان را برای این عمل همراهی می کنند مجازات می شوند.
  • این موضوع در ایران چه جایگاهی دارد؟ آیا اصلا جزو اولویت ها هست یا نه؟
  • مظفریان:  مهمترین مانع بر سر راه ما، در حقیقت انکار وجود مشکلی به نام ختنه دختران است که هم از سوی جامعه و هم از سوی دولت صورت می گیرد.  متاسفانه هیچ مسئولی در ایران نمی پذیرد که چنین معضلی در کشور وجود دارد، چه برسد به آن که قانون گذار قوانین حمایتی و پیشگیرانه هم وضع کند. مسئولین پیوسته تکیه بر این عبارت ها دارند که: مگر آمار ها چقدر است؟! مگر در مقابل جمعیت انبوه زنان و دختران در ایران، چند درصد گرفتار این مسئله هستند که این موضوع را به رسانه ها بکشانیم و برای آن وقت بگذاریم و قانون وضع کنیم؟!

لذا تلاش  ما در مرحله اول تمرکز بر ایجاد پذیرش وجود این مشکل، و در مرحله بعد آگاه سازی و ارائه راهکارهای پیشگیری و درمان است.

  • کدام یک از سازمان های داخلی در قبال این موضوع مسئولت دارند؟ آیا اقدامات لازم از سوی این سازمان ها انجام می گیرد؟
  • مظفریان: در ابتدا مجلس باید به این موضوع ورود کند و قوانینی را جهت پیشگیری و مجازات عاملان وضع کند. اما متاسفانه مجلس اصلا به این موضوع توجهی نمی کند. پس از مجلس سازمان هایی مانند مرجع ملی حقوق کودکان، معاونت حقوق زنان در دولت، وزارت بهداشت و سازمان علوم پزشکی باید در این موضع مداخله کنند.
  • آیا موضوع ناقص سازی جنسی زنان در میان گروه های اجتماعی و فعالان مدنی جایگاه شایسته خود را به دست آورده است؟
  • مظفریان: ما تنها تعداد معدودی هستیم که این موضوع را به صورت جدی پیگیری می کنیم. متاسفانه رسانه ها با ما همکاری نمی کنند و این موضوع را تحت پوشش قرار نمی دهند. عده ای از فمینیست ها و جامعه شناسان هم هستند که سالی یک بار در روز جهانی مقابله با ناقص سازی جنسی زنان، با اندکی جستجوی اینترنتی به ایراد سخنرانی می پردازند. اما هیچ گروهی به جدیت ما پیگیر این قضیه نیست. حتی فمینیست ها بر ما خرده می گیرند که این موضوع مشکل زن ایرانی نیست لذا صرف وقت و انرژی برای این موضوع، ضرورتی ندارد. در حقیقت از آن جا که این مسئله در سطح رسانه ها مطرح نیست، پرداختن به آن نفعی برای فمینیست ها ندارد و آن ها از این طریق نمی توانند خود را بیش از پیش مطرح کنند. البته ما هم هدف خودمان را داریم و راهمان را ادامه می دهیم. ما حتی اگر بتوانیم یک نفر را هم آگاه کنیم برایمان برد محسوب می شود.
  • در پایان اگر مطلبی هست، بفرمایید
  • مظفریان: امیدوارم با تلاشی که می کنیم جامعه و پیش از آن مسئولان و مدیران جامعه، ابتدا ناقص سازی جنسی زنان را به عنوان یک معضل موجود در ایران بپذیرند و در گام دوم،  در جهت رفع این نقیصه اقدام قانونی و اجرایی لازم را در برنامه های خود قرار دهند. افراد جامعه هم تلاش کنند تا سطح آگاهی نسبت به این موضوع را در میان اقشار مختلف جامعه به خصوص بخش های مبتلا، افزایش دهند.

منبع: موسسه بین المللی دیدبان عدالت


0 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

Avatar placeholder

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *